معماری و
شهرسازی علومی هستند که در ارتباط با نیازهای زیستی – سکونتی
انسان میباشند. اهمیت ایـن علـوم زمـانی مشخص میگردد که نیازهای انسان، جنبه
کالبدی فضایی بیابند و هدف دسترسی به فضایی شایسـته انسـان باشـد. فضـای در خور
انسان، فضایی است که علاوه برداشتن ابعاد انسانی دارای خصلتی باشد که مقام انسان
طلب میکند. بنـابراین، در فضـایی که مورد استفاد?? افراد کم
توان جسمی – حرکتی قرار میگیرد، باید شرایط لازم
و کافی برای استفاده آنان فراهم گردد
وجود نقایص
کالبدی فراوان در شهر کنونی، عملاً استفاده مفید از فضاهای شهری را نـه تنهـا بـه
حـداقل رسـانیده کـه در بسیاری موارد غیر ممکن نیز ساخته است. بحرانی شدن مسأله در
این است که آن بخـش از جامعـه کـه بـه سـبب کـم تـوانی جسمی عملاً از استفاده از
فضاهای شهری محروم گشته است، علت را در کم توان بودن خویش جستجو مـی کنـد و خـود
را از نزدیک شدن به این فضاها باز میدارد. حال آنکه علت اصلی در طراحیهای معماری و
شهری است.
به طور معمول
این بخش از جامعه را سالمندان ، خردسالان و بیماران تشکیل میدهند، اما آنچه مسأله
استفاده از فضاهای شهری را حساسیتی خاص میبخشد، این است که این فضاها همچون سد غیر
قابل عبور در مقابل بخش دیگری از جامعه، کـه تلاش در پنهان کردن خویش دارد، پدیدار
میگردد. این بخش از جامعه همان کم توانان جسمی – حرکتی هستند.
8 سال جنگ
تحمیلی سبب گشت که بخشی از فعالترین جوانان کشور دچار کم توانی گردند. اینان نه به
خاطر " کم توانی خویش " که به سبب " موانع شهری " از فعالیت،
کار، زندگی و استراحت در فضای شهری باز می مانند. نابسامان بودن فضاهای شهری و عدم
انطباق آن با نیازها و خواسته های این گروه علاوه بر منزوی کردن آنان باعث می شـود
تـا در بلندمـدت خسارتهای اجتماعی – اقتصادی عظیمی برکشور
وارد آید.
در شهر تهران
جانبازان و آسیب دیدگان از همان اولین لحظ? خروج از منزل، با موانع فراوان روبرو
می شوند. حضور اتومبیل عرصه را تنگتر کرده است. درحالی که انواع تابلوهای راهنمایی
برای اتومبیل درجای – جای شهر دیده میشود
، در بسـیاری از محلات شهر، هیچ نوع علائم راهنمایی اختصاصی برای جانبازان و کم
توانان، فراهم نیست.
به عبارتی دیگر،
جانبازان و کم توانانی که برای حرکت خود از وسایل کمکی و یا صـندلی چرخـدار
اسـتفاده مـی کننـد ( و حتی اغلب عابران پیاده و افراد کهنسال) ، هنگام رفت و آمد
در گذرگاه های شهری با مشکلات متعدد رو به ر و میشوند. افـراد سالخورده، مادرانی
که کودکان خود را در کالسکه حمل میکنند و کم توانان با وسـایل کمکـی یـا صـندلی
چرخـدار، از قطـع پیوستگی حرکت در راست? پیاده دچار مشکل گشته و گاه از حرکت باز
میایستند. گاه یک پله، یک گذرگاه باریک و یا یک کف خاکی، ازجمله عوامل باز دارنده
خروج افراد کم توان از منزل به شمار می روند، و همین مسـأله عمـدهتـرین عامـل
انـزوای کـم توانان است. رفع این موانع از پراهمیتترین اقدامهایی است که ضامن
مشارکت هرچه بیشتر آنـان در امـور مربـوط بـه جامعـه خودشان خواهد بود.
اما این موانع
چگونه از بین میروند و چرا پس از سالها که مسأله عادی جلوه دادن که توانان درج
ـامعه مطرح شـده اسـت، هنـوز این مـوانع سـاخته مـیشوند؟ چـرا پس از چنـدسال کـه
از تصـویب " ضـوابط و مقـررات شهرسـازی و معمـاری بـرای معلولین " توسط
شورایعالی شهرسازی و معماری ایران میگذرد، هنوز هیچ یک از قسمتهای این ضوابط به
صورت جـدی بـه کار گرفته نمیشود؟ و چرا پس از پنجاه سال که در کشورهای پیشرفته این
مسأله مطرح شده و پس از بیش از بیست سال که از سال بینالمللی معلولین میگذرد، چنین
وضعیتی در شهر ما و درکشور ما دیده میشود.
عمدهترین
مسئولیت این مشکلات برعهد?? طراحان، معماران
و شهرسازان است. اما آیا میتوان در ایـن رابطـه برآنهـا خـرده گرفت؟ در تمام دور?? آموزش رشت?
معماری ( البته در زمانی که بنده دانشجو بودم ) هیچ صحبتی از طراحـی بـرای همـه و نـه
فقط طراحی برای افراد جوان و چالاک به میان نمیآمد. معدود دانشجویانی که به دلایلی
شخصی به این مسأله پی مـیبردنـد، فقط آنرا در مرحله پروژه نهایی خود میتوانستند
مطرح نمایند. در تمام دروس طراحی و فنی ساختمان سخنی ازطراحی بـرای انسان A بود. انسانی سالم، قد بلند، چالاک و به احتمال خیلی
زیاد مرد . درصورتی که انسـانها مـیتواننـد از A تـا Z متفـاوت باشند. متفاوت از نظر قد و وزن و شکل و رنگ،
سلامتی و توانایی . بنابراین یک طراح موفق و یـک طراحـی کـه در آن همگـان عادی
جلوه نمایند، طراحی است که راحت برای یکی و مانعی برای دیگران نباشد.
پس راهحل اول
دراین زمینه تغییر در سیستم آموزشی است. البته این سیستم آموزشی از سطوح ابتدایی
تا عالی را درنظـر میگیرد. یعنی اگر فرزندان ما از سالهای اول آموزش ابتدایی در
کتب درسی خود عکس کودک کم توانی را در کنـار کودکـان دیگر ببینند، یا کودکان کم
توان را هم در برنامه های کودک تلویزیون مانند دیگر کودکان مشاهده نمایند و یا
فرزنـ دان معلـول این کشور در کنار دیگر کودکان در سر کلاس درس حاضر باشند، آنوقت
مسأله عادی جلوه دادن کم توانی در جامعه یـا بحـث Mainstreaming
از
دوران کودکی در ذهن آنها خواهد نشست و چنین کودکانی زمانی که مسئولیت طراحی مکـانی
بـرای مثال برعهده شان گذاشته شود، حتماً طراحی را با درنظر گرفتن همه اعم از سالم
و کم توان، جوان و کهنسـال انجـام خواهنـد داد
مسأله دیگر
آموزش در سطوح مختلف اجراست. یعنی اگر زمانی طراحان ما به حدی از آگاهی و تعهد در
این زمینـه دسـت یافتند که طرحی مناسب برای کم توانان ارائه نمایند، مجریان ما که
از سطح م هنـدس نـاظر تـا حـد کـارگر سـاد?? سـاختمانی
مسئولیت اجرا را برعهده دارند، بتوانند این طرح را به درستی به اجرا در آورند. به
نظر میرسد بایـد دوره هـای آموزشـی جهـت توجیه این مسأله برای این گروه از مسئولین
وجود داشته باشد که البته قابل ذکر اسـت کـه انجـام ایـن کارگاه هـای آمو زشـی
تخصصی میتواند در مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن صورت پذیرد.
در سطح عمومی
نیز باید از طریق صدا وسیما، بوسیل? پیامهای کوتاه یا فیلمهای آموزشـی اطلاعـاتی
بـه افـراد عـادی داده شود. در این حالت فردی که تصمیم دارد برای مثال در پیادهرو
کوچه خود برای رفت و آمد اتومبیلش به پارکینگ منزل دخـل و تصرفی کند، با درنظر
گرفتن کم توانان جسمی – حـرکتـی ایـن تغییرات
را خـواهـد داد. البته به عقید?? اینجانب بسـیاری
از این موانع نه عمداً بلکه به دلیل نا آگاهی دقیقاً بوجود میآیند.
کلاً باید
سیستمهای تشویقی و تنبیهی نیز جهت ترغیب نگرش صحیح به مسأله کم توانی در جامعه
اتخاذ گردد. زیـرا ایـن دو مسأله که شاید در وهل? اول به حالت اجبار و یا ترحم
بنظر رسد، لیکن همین دو روش در طولانی مدت دقیقاً تصـور عـادی جلوه سازی را در
ذهنها خواهد نشاند. برای مثال در کشور آلمان اگر یک راننده اتوبوس و یا ر اننده
قطار به فرد کم تـوانی کـه میخواهد وارد قطار شود کمک نکند، در قبال آن توبیخ مالی
می شود و همچنین اگر فـرد مسـافری یـک فـرد کـم تـوان را در سوارشدن به قطار کمک
کند، شخص کمک کننده از پرداخت بلیط برای سوارشدن معاف می شود. در نتیجه مشخص است
کـه با درنظر گرفتن این مسائل حتی اگر مانع کوچکی بر سر راه فرد کم توان برای سوار
شدن به قطار یـا اتوبـوس پـیش آیـد ، بـه راحتی با یاری دیگران این مشکل رفع خواهد
شد. اگر همین شیوه ها در مورد مناسبسازی ساختمانها و فضـاهای شـهری بـه کار گرفته
شود، بیتردید بسیار مؤثر خواهند بود. تصور کنید که اگر قرار باشد سینماهایی که
برای همگان مناسبسازی شـوند در پرداخت مالیات به آنها تخفیف داده شود و یا برعکس
سینمایی که هیچ اقدامی در مناسب سازی سـینما بـرای کـم توانـان انجام نداده روزهای
پنجشنبه و یا جمعه مجبور به تعطیل سینما باشد، مشخص است که تا چه حد صاحبا ن
سینماها علاقمنـد به رعایت این مناسب سازی خواهند بود.
امید است گردآوری
این مطالب بتواند راهگشایی در جهت طراحی محیط هایی که همگان در آن عادی جلوه
نمایند باشد
#کاشی سنتی