مقاله ها
1403/02/25
نویسنده : مهندس گیسو قائم

حضور کم توان و کم توانان از بدو پیدایش بشر قدمت و سابقه دارد. جنگهای متمادی و بیپایان، بیماریها و بلایای طبیعـی همچون سیل، طوفان، زلزله و آتشفشان باعث ایجاد ناتوانی و معلولیت در افراد می گردد. ولـی عمـلاً درجهـت نگهـداری از کـم توانان تا اواخر جنگ جهانی دوم اقدام مهم و عملی صورت نگرفت . در قرن نوزدهم اولین کمکهـا بـه کـم توانـان داده شـد کـه عبارت از مراقبت از فرد کم توان، ایجاد آسایش و رفاه وی بود. گاهی این مؤسسات جنب? آموزشی نیز پیدا میکرد. که بتـدریج این آگاهی پیدا شد که این خدمات به تنهایی کافی نیستند و تفکر به دیگر جنبه های زندگی فرد کم تـوان نیـز دارای اهمیـت فراوان میباشد.

اشتغال فرد کم توان در اولویت اول قرار گرفت. در برخورد با این مسأله ایجاد کارگاه های حمایت شده، اولین قدم برخورد با این مسأله بود. این کارگاه های حمایت شده برای گروه های بخصوصی مثل نابینایان، ناشنوایان و کم توانان جسمی بود. خاموش شدن توپها در فردای جنگ جهانی دوم، دولتها را مواجه با گروه عظیمی از کم توانان جنگ کـرد . گروهـی کـه تـا پیش از جنگ فعالانه در جریان روزمر?? زندگی شرکت داشتند و اکنون دیگر قادر به ایفای آن نقش ها نبودند. اجتمـاعی شـدن مسأله سبب گردید تا مسأله دیگر کم توانان نیز خود را بنمایاند و در دست ور کار قـرار گیـرد. و همـین سـبب شـد کـه مسـأله توانبخشی کم توانان برای نخستین بار به صورت عملی آن مطرح گردد و در اکثر کشـورهای درگیـر جنـگ قـوانین و مقرراتـی درجهت حمایت از کم توانان وضع شود.

در طی جنگ جهانی دوم، کمبود شدید نیروی کار باعث ورود کم توانان به عرصـه کـار و تولیـد گردیـد و پیشـرفت بسـیار زیادی در امر توانبخشی و به ویژه توانبخشی حرفهای کم توانان انجام گرفت. پـس از جنـگ نیـز دولـتهـا بـا اختصـاص دادن اعتبارهای وسیع و کمکهای مالی به حمایت خود ادامه دادند و مؤسسات ویژهای برای مناسـبسـازی محـیط و سیسـتم کـار کارخانه ها برای به کار گماردن کم توانان بوجود آمد و سازمانهای خیریه بسیاری در این رابطـه تشـکیل گردیـد کـه بـا کمـک داوطلبانه افراد خیر منشاء خدمات بسیاری شد.

با اینهمه قریب به چهل سال زمان لازم بود تا به فرد کم توان چون عضو کامل جامعه نگریسته شود و از او خواسته شود تـا درهم? فعالیتهای اجتماعی اقتصادی و فرهنگی سیاسی چون دیگر افراد جامعه فعالانـه شـرکت جویـد و بـه ایـن منظـور آموزش و پرورش یابد

قریب به چهل سال زمان طلب شد تا این گمان به باور تبدیل شود که: فرد کم توان ( جسمی حرکتی ) را نباید از بسـتر طبیعی جریان زندگی جامعه جدا کرد، نباید او را در آموزشگاه های خاص جای داد، نباید او را در فضایی خاص از یک مجموعـه عمومی پرورش داد و ... بلکه باید او را چون دیگر افراد و در کنار آنان به فعالیت واداشت . باید هم? افراد جامعه بتوانند آمـوزش ببینند و پرورش یابند زیرا که هیچ تفاوتی در تقسیم اجتما عی کار بین آنان وجود ندارد و فرد کم توان نیز چون هر فرد دیگری بنا به فراخور امکانات، محدودیتها، دانش، فضیلت و استعدادش جای خاص خود در جامعه را دارد.

خاموش گشتن غریو جنگ تحمیلی، در کشور ما نیز سبب شد تا مسأله معلولیت جسمی حرکتی ابعادی اجتماعی یابد و به عنوان امری اجتماعی در دستور کار قرار گیرد، پژوهش شود، برنامه دار گردد، طراحـی شـود و بـه اجـرا درآیـد . توجـه همـه سویهای که بدین امر در چندسال اخیر رخ داده است، نشان از آن دارد که جامعه برآن است تا ازتمامی آحاد خویش بهره جوید و از توان همگی آنان برخودار شود و کم توانی را چون امری طبیعی و عادی پندارد.

تلاشهای متعددی که در ین زمینه صورت گرفته است، همگی حاکی از این است که در آینده ای نه چندان دور ایـن اثـرات درجامعه بروز عینی یابند. اما عادی جلوه دادن کم توانی در فضای جامعه، به وجود آوردن شرایط استقلال فـردی شـخص کـم توان در محیط و ایجاد زمینه برای قرار دادن فرد کم توان در جامعه به عنوان یک عضو فعـال، تنهـا از طریـق بـه کـار گـرفتن تمهیدات معماری و شهرسازی امکانپذیر است.

#کاشی سنتی

©کلیه حقوق این سایت متعلق به کاشی سنتی رنجبران به شماره برند 333592 می باشد
طراحی و توسعه شرکت مهندسی بهبود سامانه فرا ارتباط