hc8meifmdc|2011A6132836|Ranjbaran|tblEssay|Text_Essay|0xfcff4e3116000000d51c000001000a00
تاریخچه آینده پژوهی
مردم به طور
آگاهانه یا ناآگاهانه آموختهاند که هر کس بتواند رازهای پنهان آینده را کشف کند، میتواند فردای بهتری برای خود
بسازد. از اینرو شاید بتوان اقبال مردم به فال قهوه، طالعبینی از روی تاریخ تولد،
خطوط چهره، خطوط کف دست و فال حافظ را از جمله نشانه های اشتیاق افراد برای آینده پژوهی
دانست. نکته جالب توجه در این است که عموم مردم بدون آنکه نسبت به علم آینده پژوهی
مطلع باشند یا در این رشته تحصیل کرده باشند، به طور شهودی یا تجربی آینده نگری
میکنند.
آینده پژوهی به
عنوان یک دانش مدرن و فرا رشتهای، در خلال جنگ جهانی دوم پا به عرصه گذاشت. با
وجود اینکه بیش از نیم قرن از پیدایش و تکوین این رشته میگذرد، اکثر مردم و پارهای
از مدیران از وجود چنین دانشی بیاطلاع هستند
آینده پژوهی در
ایران ریشهای سنتی و قدیمی دارد و این امر با اعتقادات دینی ایرانیان نیز سازگار
است؛ بهطوری که ضربالمثلهای مختلفی در فرهنگ ایرانی درباره آینده پژوهی وجود دارد،
مانند: "سالی که نکوست از بهارش پیداست"، "دیروزت را دیدیم، فردایت
را هم خواهیم دید" و "این ره که تو میروی به ترکستان است"، که جملگی
حکایت از تاکید نیاکان ما به احساس مسئولیت در قبال تصمیمهای گرفته شده و نتایج و
پیامدهای بعدی آنها دارد. در فرهنگ اسلام نیز احادیث فراوانی برای تاکید بر اهمیت
نگرش به آینده وجود دارد و همواره ائمه اطهار
(سلام االله علیهم) بر توجه به آینده و
پرهیز از اخذ تصمیمهایی که موجب خسران در آینده شود، تاکید فرمودهاند. به عنوان مثال، حضرت
علی(ع) طبق حدیثی که در غررالحکم آمده است، "همه آینده ها را نزدیک میدانند" و با این جمله بر
ضرورت شناخت آینده تاکید میکنند.
اهمیت آینده پژوهی
و ضرورت توجه به آن در متون علمی به وفور مشاهده میشود، بعنوان نمونه، مایکل فارنی
در کتاب "آنچه آموختم" چنین میگوید: اندیشیدن به آینده نه تنها در پیشبینی پیشرفتهای خاص مفید است، بلکه
به طرح پرسشهای بهتر و آموختن هرچه بیشتر دربارهی خود فرد نیز کمک خواهد کرد.
در ادامه به
کتابها و مقالات مختلفی که در مورد آینده پژوهی نوشته شده است، اشارهای خواهیم
داشت:
• کتاب
"تاریخ و آینده پژوهی" نوشته فلچهایم، که در آن سعی شده است تا سرنوشت
بشر در قرنهای آتی، حدالمقدور بصورت عینی ارزیابی شود.
• کتاب
"اصل آینده نگری" نوشته دیک اسلاتر، که تحلیل و مفهوم کلمات کلیدی آینده
نگری را بیان میکند.
• کتاب
"آینده پژوهی و سیاست" از رولف کریبیچ، که در آن مطالبی در ارتباط با
تکامل آینده پژوهی در طی سالیان مختلف مطرح شده است.
• در کتاب
"استعمار آینده " نوشته ضیاءالدین سردار، آینده پژوهی بعنوان ابزاری یاد
شده است که متفکرین غربی از آن برای تحمیل فرهنگ غربی و به حاشیه راندن فرهنگ غیر
غربی استفاده میکنند.
• در کتاب
"شوک آینده " از آلوین تافلر، به جنبه های ساده و معمولی آینده پرداخته شده است. یکی از نتیجهگیریهای عمده
تافلر این است که گاهی اوقات سرعت تغییر از مسیر تغییر مهمتر است. یعنی اگر بخواهیم
از تکنوکراسی (فنسالاری) سبقت بگیریم، باید چارچوب زمانی برنامهریزی را بسط دهیم.
• در کتاب
"جامعه اطلاعاتی به عنوان جامعه فراصنعتی" نوشته یونجی ماسودا، بشریت در
آستانه دورهای دیده میشود که در آن ارزش اطلاعات از ارزشهای مادی مهمتر است.
اصول موضوعه در آینده
پژوهی
جنبش آینده پژوهی
مدرن که طی ده هی 1960م. به سرعت گسترش یافت، اینک دارای یک فلسـفه یـا دیـدگاه جهانی
منسجم است. در این جا برخی از اصول اساسی را که نشانه ی جوهرهی تفکر آینده پژوهان
امـروز هسـتند، مرور میکنیم. این اصول عبارتند از:
1 .آگاهی
از سرنوشت قطعی افراد در زمره امور غیبی است؛ یعنی هیچ کس نمیتواند آینده را دقیقاً پیشبینی کند، ولی اظهار نظر درباره
رویدادهای احتمالی آینده ، ممکن است. یعنی بیان آنچه که فرد فکر میکند در آینده اتفاق خواهد افتاد و در عین حال احتمال بدهد که
ممکن است پیشگویی او نادرست باشد.
2 .حرکت
انسانها در محور زمان صورت میگیرد و این حرکت فقط پیشرونده و به سمت جلو است.
3 .آینده امری است که مردم میتوانند آن را با اقدامات
هدفمند خود طراحی کرده و شکل دهند.
4 .تغییر،
جریانی است که هر روز سرعت بیشتری به خود میگیرد.
5 .حوادث
به یکدیگر مرتبطند و باید در چارچوب سیستمهای کلی بررسی شوند. یک اصل اساسی و
تقریباً مشترک در تمام تفکرات آینده پژوهانه، وجود تفکر کلگرا در مکان و زمان است،
یعنی جهان هستی آمیختهای از اجزای مرتبط است که کل هستی را بصورت یکپارچه میسازند؛
از این رو میتوان گفت که جهان آینده از
درون جهان حال خلق میشود.
6 .آینده های مختلفی قابل پیشبینی است و الزاماً یک آینده
وجود ندارد.
7 .در
آفرینش دنیایی بهتر، باید به نقش آرمانها و ارزشها توجه کرد.
8 .هر آنچه
انجام میدهیم یا انجام نمیدهیم، پیامدها و عواقبی دارد.
9 .در مورد
مسائل سیاسی و اجتماعی، دقیقاً نمیتوان گفت که چه موضوعی در آینده قابل پیشبینی است، ولی اظهار نظر درباره آنچه که
میتوانیم در آینده انتظارش را داشته
باشیم، تا حد زیادی ما را راهنمایی میکند.
0 .همانطور
که میدانیم در گذشته چه اتفاقی افتاده است، میتوانیم وقایع آینده را نیز بدانیم، یعنی میتوانیم بر مبنای تجربیات
خود، ایدهای از آنچه به وقوع خواهد پیوست را داشته باشیم. شاید شناخت آینده سادهتر از شناخت گذشته باشد؛ زیرا میتوانیم
تصویری از آینده با تعمیم روندهای جاری
داشته باشیم، ولی اظهارنظر در مورد گذشته، به شناخت و دانشی از تاریخ نیاز دارد،
که اکثر ما فاقد آن هستیم.
11 .پیشبینی
آینده برای انسان موردی و مقطعی نیست،
بلکه امری مستمر، دائمی و حیاتی است.
12 .آینده پژوهان
با مطالعه تغییرات جزئی و تدریجی، که اغلب برای مردم بیاهمیت است، میکوشند تا در
دراز مدت با اقدامات مقتضی و مناسب، از بروز بحرانهای دردناک جلوگیری کنند و
پیشرفتهای عمدهای را در آینده بوجود
آورند؛ از اینرو 5 سال تا 50 سال افق مناسبی است، زیرا از یک سو برای پیادهسازی و
ایجاد هر اقدام اساسی زمان کافی مورد نیاز است و از طرف دیگر، در نیم قرن تغییرات
عمدهای به وقوع میپیوندد که آینده های
دورتر از 50 سال را تحت تأثیر قرار میدهد.
13 .آینده پژوهان
تاکید میکنند که هدف کلی از مطالعهی آینده های محتمل، بهبود کیفیت تصمیمهایی است که اکنون
اتخاذ میشود.
14 .تصویرهای
آینده ، طرحهای اولیهای هستند که در معماری آینده از آنها استفاده میکنیم، از اینرو طرحهای اولیه
مهمتر از مواد و مصالحی هستند که با آنها کار را انجام میدهیم و در موفقیت و سعادت
ما نقش مهم- تری دارند
15 .همانطور
که یک ساختمان باشکوه، زمانی ساخته میشود که مردم به عملی بودن طرح آن اعتقاد
داشته باشند، یک جهان مطلوب و آرمانی نیز تنها در صورتی ساخته میشود که تصویرهای
درستی از آن در ذهن مردم شکل بگیرد. بنابراین تصویرسازی میتواند نقش مهمی در ایجاد
آینده داشته باشد.
#کاشی سنتی