hc8meifmdc|2011A6132836|Ranjbaran|tblEssay|Text_Essay|0xfcff041616000000e81e000001000200
آینده پژوهی و
نقش آن در سیاستگذاری علم و فناوری
شاید اولین
تصوری که در ذهن ما از عباراتی نظیر پیشبینی آینده ، آینده شناسی و آینده پژوهی
خطور میکند، مفاهیمی نظیر پیشگویی و غیبگویی باشد. در حالی که اصطلاحات مذکور، به
دانشی اشاره میکنند که از حدود چهل سال پیش، توجه تعداد زیادی از دانشمندان،
محققان و نوآوران علوم مختلف را در جهان به خود معطوف نموده است تا با استفاده از
شیوه های نظاممند و اصولی بتوانند به دو سئوال اساسی پاسخ دهند:
ادامه وضعیت
جاری و تداوم سازوکارهای کنونی، چه تبعات و عواقبی خواهد داشت؟ • آینده مطلوب چیست
و چگونه میتوان به آن دست یافت؟ بهعبارت دیگر، چه راه هایی برای شناخت آینده های
مطلوب و نامطلوب وجود دارد و چگونه میتوان فرصتهای پیش رو را شناخت و از آنها استفاده
کرد؟
آنچه که ما را
ملزم به ایجاد و توسعه تفکر آینده نگرانه در سطوح مختلف ملی و دفاعی میکند،
استفاده کشورهای دیگر از دانش آینده پژوهی، برای شکل بخشیدن به جهان آینده مطابق با آمال و اهداف خودشان است؛ جهانی که آینده
ما را هم دربرمیگیرد، در حالیکه الزاماً
نفع آنها با نفع کشورما یکی نیست، بلکه گاهی در تضاد آشکاری نیز قرار دارد.
بنابراین آگاهی و بیداری جامعه، قبل از آنکه ضربه شدیدی بر پیکر آن فرود آید،
آسیبهای کمتری در پی خواهد داشت. در این پیامنامه، که ویژهی
اندیشگان آینده پژوهی و نقش آن در سیاستگذاری علم و فناوری مهیا شده است، ابتدا
مفاهیم پایهای آینده پژوهی و ویژگیهای آینده پژوهان مطرح میشود و سپس محورهای
موضوعی اندیشگان و سوالات طراحی شده برای هر محور تبیین میگردد.
فصل اول: آینده پژوهی
و آینده پژوهان
1 .تعاریف
مقدماتی
الف. آینده پژوهی:
دانش و معرفتی است که دید مردم را نسبت به رویدادها، فرصت ها و چالشهای احتمالی آینده
باز میکند و از طریق کاهش ابهامها و
تردیدهای فرسآینده ، توانایی انتخـابهـای هوشـمندانه مـردم و جامعـه را افزایش
داده و به همگان اجازه میدهد تا بدانند که به کجاها میتوانند بروند (آینده های
اکتشـافی) و بـه کجاهـا باید بروند (آینده های هنجاری) و از چه مسیرهایی میتوانند
با سهولت بیشتری به آینده های مطلوب خـود برسـند (راهبردهای
معطوف به خلق آینده ).
ب. انواع آینده :
در اکثر مباحث آینده پژوهی، از آینده های مختلفی نام برده میشود که متداولترین
آنها بـه شـرح ذیل است:
• آینده ی
ممکن: هر چیزی اعم از خوب یا بد، محتمل یا بعید، که میتواند در آینده روی دهد. • آینده ی
محتمل: آینده ممکنی که به احتمال زیاد در آینده
به وقوع خواهد پیوست. • آینده ی
مطلوب: آینده محتملی که مطلوب و مرجح باشد.
آینده از حیث زمان نیز به چند قسم تقسیم میشود:
• آینده نزدیک: حداکثر تا یکسال • آینده کوتاهمدت: بین یک تا پنج سال • آینده میانمدت:
بین پنج تا بیست سال • آینده درازمدت: بین بیست تا پنجاه سال
عناصر تشکیل
دهندهی آینده : آینده از چهار عنصر
"رویدادها، روندها، تصویرها و اقدامها" تشکیل میشود، کـه این عناصر میتوانند
باعث پیدایش آینده های مختلف شوند.
1 .رویدادها: تمام
وقایعی که امکان وقوع دارند (آینده های ممکن).
2 .روندها:
• وقایعی
که در گذشته و حال اتفاق افتاده و در آینده نیز اتفاق خواهد افتاد (مانند آلودگی محیط زیست).
• وقایعی
که تحت شرایط خاص احتمال وقوع پیدا میکنند (مانند تغییر حکومت در اثر فشارهای سیاسی
و اقتصادی).
• وقایع نوظهور،
که به اعتقاد آینده پژوهان مهمترین روندهای آینده ، همین مسائل نوظهور هستند که
عمدتاً پیامد مستقیم
یا غیرمستقیم فناوریهای جدید میباشند (مانند انقلاب نیمه هادیها).
3 .تصویرها: منظور
از آن، ساختن تصویر از آینده های مطلوب برای مردم است (چشمانداز).
4 .اقدامها: طرحریزی
و ارائه راهکار برای رسیدن به آینده ی مطلوب است.
2 .تاریخچه
آینده پژوه
مردم به طور
آگاهانه یا ناآگاهانه آموختهاند که هر کس بتواند رازهای پنهان آینده را کشف کند، میتواند فردای بهتری برای خود
بسازد. از اینرو شاید بتوان اقبال مردم به فال قهوه، طالعبینی از روی تاریخ تولد،
خطوط چهره، خطوط کف دست و فال حافظ را از جمله نشانه های اشتیاق افراد برای آینده پژوهی
دانست. نکته جالب توجه در این است که عموم مردم بدون آنکه نسبت به علم آینده پژوهی
مطلع باشند یا در این رشته تحصیل کرده باشند، به طور شهودی یا تجربی آینده نگری
میکنند. آینده پژوهی به عنوان یک دانش
مدرن و فرا رشتهای، در خلال جنگ جهانی دوم پا به عرصه گذاشت. با وجود اینکه بیش از
نیم قرن از پیدایش و تکوین این رشته میگذرد، اکثر مردم و پارهای از مدیران از وجود
چنین دانشی بیاطلاع هستند.
آینده پژوهی در
ایران ریشهای سنتی و قدیمی دارد و این امر با اعتقادات دینی ایرانیان نیز سازگار
است؛ بهطوری که ضربالمثلهای مختلفی در فرهنگ ایرانی درباره آینده پژوهی وجود دارد،
مانند: "سالی که نکوست از بهارش پیداست"، "دیروزت را دیدیم، فردایت
را هم خواهیم دید" و "این ره که تو میروی به ترکستان است"، که جملگی
حکایت از تاکید نیاکان ما به احساس مسئولیت در قبال تصمیمهای گرفته شده و نتایج و
پیامدهای بعدی آنها دارد. در فرهنگ اسلام نیز احادیث فراوانی برای تاکید بر اهمیت
نگرش به آینده وجود دارد و همواره ائمه اطهار
(سلام االله علیهم) بر توجه به آینده و
پرهیز از اخذ تصمیمهایی که موجب خسران در آینده شود، تاکید فرمودهاند. به عنوان مثال، حضرت
علی(ع) طبق حدیثی که در غررالحکم آمده است، "همه آینده ها را نزدیک میدانند"
و با این جمله بر ضرورت شناخت آینده تاکید
میکنند.
اهمیت آینده پژوهی
و ضرورت توجه به آن در متون علمی به وفور مشاهده میشود، بعنوان نمونه، مایکل فارنی
در کتاب "آنچه آموختم" چنین میگوید: اندیشیدن به آینده نه تنها در پیشبینی پیشرفتهای خاص مفید است، بلکه
به طرح پرسشهای بهتر و آموختن هرچه بیشتر دربارهی خود فرد نیز کمک خواهد کرد. در ادامه به کتابها و مقالات مختلفی که در مورد آینده پژوهی
نوشته شده است، اشارهای خواهیم داشت: • کتاب "تاریخ و آینده پژوهی"
نوشته فلچهایم، که در آن سعی شده است تا سرنوشت بشر در قرنهای آتی، حدالمقدور
بصورت عینی ارزیابی شود. • کتاب "اصل آینده نگری"
نوشته دیک اسلاتر، که تحلیل و مفهوم کلمات کلیدی آینده نگری را بیان میکند. • کتاب "آینده پژوهی و سیاست" از رولف
کریبیچ، که در آن مطالبی در ارتباط با تکامل آینده پژوهی در طی سالیان مختلف مطرح
شده است. • در کتاب "استعمار آینده "
نوشته ضیاءالدین سردار، آینده پژوهی بعنوان ابزاری یاد شده است که متفکرین غربی از
آن برای تحمیل فرهنگ غربی و به حاشیه راندن فرهنگ غیر غربی استفاده میکنند. • در کتاب "شوک آینده " از آلوین تافلر، به
جنبه های ساده و معمولی آینده پرداخته شده
است. یکی از نتیجهگیریهای عمده تافلر این است که گاهی اوقات سرعت تغییر از مسیر
تغییر مهمتر است. یعنی اگر بخواهیم از تکنوکراسی (فنسالاری) سبقت بگیریم، باید
چارچوب زمانی برنامهریزی را بسط دهیم. • در کتاب "جامعه اطلاعاتی به
عنوان جامعه فراصنعتی" نوشته یونجی ماسودا، بشریت در آستانه دورهای دیده میشود
که در آن ارزش اطلاعات از ارزشهای مادی مهمتر است.
3 .اصول
موضوعه در آینده پژوهی
جنبش آینده پژوهی
مدرن که طی ده هی 1960م. به سرعت گسترش یافت، اینک دارای یک فلسـفه یـا دیـدگاه جهانی
منسجم است. در این جا برخی از اصول اساسی را که نشانه ی جوهرهی تفکر آینده پژوهان
امـروز هسـتند، مرور میکنیم. این اصول عبارتند از: 1 .آگاهی
از سرنوشت قطعی افراد در زمره امور غیبی است؛ یعنی هیچ کس نمیتواند آینده را دقیقاً پیشبینی کند، ولی اظهار نظر درباره
رویدادهای احتمالی آینده ، ممکن است. یعنی بیان آنچه که فرد فکر میکند در آینده اتفاق خواهد افتاد و در عین حال احتمال بدهد که
ممکن است پیشگویی او نادرست باشد. 2 .حرکت انسانها در محور زمان صورت
میگیرد و این حرکت فقط پیشرونده و به سمت جلو است. 3 .آینده امری است که مردم میتوانند آن را با اقدامات
هدفمند خود طراحی کرده و شکل دهند. 4 .تغییر، جریانی است که هر روز سرعت
بیشتری به خود میگیرد. 5 .حوادث به یکدیگر مرتبطند و باید
در چارچوب سیستمهای کلی بررسی شوند. یک اصل اساسی و تقریباً مشترک در تمام تفکرات آینده
پژوهانه، وجود تفکر کلگرا در مکان و زمان است، یعنی جهان هستی آمیختهای از اجزای
مرتبط است که کل هستی را بصورت یکپارچه میسازند؛ از این رو میتوان گفت که جهان آینده
از درون جهان حال خلق میشود. 6 .آینده های مختلفی قابل پیشبینی است و الزاماً یک آینده
وجود ندارد. 7 .در آفرینش
دنیایی بهتر، باید به نقش آرمانها و ارزشها توجه کرد. 8 .هر آنچه
انجام میدهیم یا انجام نمیدهیم، پیامدها و عواقبی دارد. 9 .در مورد
مسائل سیاسی و اجتماعی، دقیقاً نمیتوان گفت که چه موضوعی در آینده قابل پیشبینی است، ولی اظهار نظر درباره آنچه که
میتوانیم در آینده انتظارش را داشته
باشیم، تا حد زیادی ما را راهنمایی میکند. 10
.همانطور که میدانیم در گذشته چه اتفاقی افتاده است، میتوانیم وقایع آینده
را نیز بدانیم، یعنی میتوانیم بر مبنای
تجربیات خود، ایدهای از آنچه به وقوع خواهد پیوست را داشته باشیم. شاید شناخت آینده
سادهتر از شناخت گذشته باشد؛ زیرا
میتوانیم تصویری از آینده با تعمیم
روندهای جاری داشته باشیم، ولی اظهارنظر در مورد گذشته، به شناخت و دانشی از تاریخ
نیاز دارد، که اکثر ما فاقد آن هستیم.
11 .پیشبینی
آینده برای انسان موردی و مقطعی نیست،
بلکه امری مستمر، دائمی و حیاتی است. 12 .آینده پژوهان با
مطالعه تغییرات جزئی و تدریجی، که اغلب برای مردم بیاهمیت است، میکوشند تا در دراز
مدت با اقدامات مقتضی و مناسب، از بروز بحرانهای دردناک جلوگیری کنند و پیشرفتهای
عمدهای را در آینده بوجود آورند؛ از اینرو
5 سال تا 50 سال افق مناسبی است، زیرا از یک سو برای پیادهسازی و ایجاد هر اقدام
اساسی زمان کافی مورد نیاز است و از طرف دیگر، در نیم قرن تغییرات عمدهای به وقوع
میپیوندد که آینده های دورتر از 50 سال را تحت تأثیر قرار میدهد. 13 .آینده پژوهان تاکید میکنند که هدف کلی از مطالعهی آینده
های محتمل، بهبود کیفیت تصمیمهایی است که اکنون اتخاذ میشود. 14
.تصویرهای آینده ، طرحهای اولیهای هستند که در معماری آینده از آنها استفاده میکنیم، از اینرو طرحهای اولیه
مهمتر از مواد و مصالحی هستند که با آنها کار را انجام میدهیم و در موفقیت و سعادت
ما نقش مهم- تری دارند. 15
.همانطور که یک ساختمان باشکوه، زمانی ساخته میشود که مردم به عملی بودن
طرح آن اعتقاد داشته باشند، یک جهان مطلوب و آرمانی نیز تنها در صورتی ساخته میشود
که تصویرهای درستی از آن در ذهن مردم شکل بگیرد. بنابراین تصویرسازی میتواند نقش
مهمی در ایجاد آینده داشته باشد.
4 .آینده پژوه
1-4 .ویژگیهای
یک آینده پژوه
از آنجایی که
شناخت آینده های ممکن، محتمل ومطلوب امر پیچیده و دشواری است (زیرا نیازمند شناخت
عمیق از مسائل مختلف و نحوه تعامل آنها است)، یک آینده پژوه باید قابلیتها و
تواناییهای مختلفی داشته باشد تا بتواند درصد تطابق پیشبینیهای خود با واقعیت را
افزایش دهد. در ذیل به برخی از ویژگیهای یک آینده پژوه اشاره میشود:
1 .شناخت عمیق از
تاریخ و اوضاع و احوال فرهنگها و تمدنها
2 .شناخت گسترده
نسبت به ابعاد مختلف علوم اجتماعی
3 .درک عمیق از پیشرفتهای
جاری و نوظهور در علوم طبیعی
4 .آشنایی
عمیق و گسترده با پیشرفتهای علوم مهندسی 5 .آشنایی
گسترده با فلسفه، اخلاق و مذاهب مختلف 6 .آشنایی گسترده با قانون و طرحریزی
7 .آگاهی کافی و موثر نسبت به هنر و
زیبایی 8 .خلاقیت و قدرت تخیل قوی 9 .توانایی ترکیب، اختراع و ابداع 10 .تمایل
به فعالیت سیاسی 11 .توانایی پیشبینی امور قبل از وقوع
آنها 12 .کنجکاوی سیری ناپذیر
2ـ4
.گسترهی چشماندازهای آینده پژوهان
آینده پژوهان
نسبت به آینده چند دیدگاه کلی دارند و
میتوان گسترهی چشماندازهای آینده پژوهان را در سه گروه تقسیمبندی کرد: • آینده پژوهان تقدیری و مأیوس: این دسته از آینده پژوهان
با بررسی معضلات کنونی جهان مانند: خطر جنگ هستهای، استمرار انفجار جمعیت، گرسنگی
جهانی، کاهش ذخایر فسیلی و مشکلات زیست محیطی، آینده ای تیرهتر از امروز را ترسیم
میکنند و با بزرگنمایی، توجه مردم را به خطرات و مشکلات پیش رو جلب میکنند. • آینده پژوهان خوشبین و منظرساز: این دسته از آینده پژوهان
با ترسیم آینده های مطلوب و ارزشهای مطلوب، با کمک به فعالیت گروه هایی که به
ساختن این آینده ها مشغول هستند و همچنین تفویض اختیار به مردم، فرصت گزینش را به
آنان میدهند. • آینده پژوهان جامعنگر: این دسته
از آینده پژوهان، دیدگاه های دو گروه قبل را مدنظر قرار داده و تلاش میکنند با ادغام
نظریات آنها، آینده مطلوب و همچنین خطرات
و مشکلات ایجاد شونده در آینده را بیان
کنند
5 .موضوعات
کلیدی مطرح در آینده پژوهی
میتوان موضوعات
کلیدی مطرح در آینده پژوهی را به ده قسمت اصلی تقسیمبندی کرد:
1 .بحرانهای
کلان جهانی
• روند
جمعیت: کاهش نرخ رشد جمعیت، افزایش امیدبهزندگی، تعداد مبتلایان بهبیماریهای خاص
(مانندایدز) • غذا: تولید غذا، توزیع غذا، قحطی
و بلاهای طبیعی، محصولات اصلاح شده • منابع انرژی: افزایش راندمان
انرژی، تولید و کشف انرژی و منابع آن، فعالیتهایی با وابستگی کمتر به انرژی،
سوختهای جایگزین • محیط زیست: افزایش استفاده از
زمینهای بایر، انتشار گازهای گلخانهای، کاهش زیستگاه های گونهای (مانند مرداب و صخره های مرجانی)، افزایش غلظت لایه ازن،
مشکلات آب و هوا، گسترش آلودگی رادیواکتیو، ذوب شدن یخهای قطبی، بالا آمدن آب
دریا، افزایش طوفانهای بزرگ
2 .نظام
سازمان ملل و حکومت بر جهان 3 .روندهای جهانی اقتصاد: فشارهای
سیاسی برای ایجاد استانداردهای بهتر در زندگی، سیاستگذاریهای بهتر در سطوح کلان
اقتصاد، افزایش مبادلات بازرگانی و سرمایهگذاری، نفوذ فناوری اطلاعات، پویایی بخش
خصوصی 4 .روندهای جهانی سیاست: مردمسالاری،
واکنشهای اجتماعی افراد 5 .چندپارگی اجتماعی 6 .بازآفرینی اجتماعی و اثرات زیستمحیطی فناوریهای نو:
گسترش رشته هایی با ساختارهای جدید، زیست فناوری، علم مواد و فناوری نانو، فناوری
اطلاعات، نقشهبرداری ژنتیک، مهندسی بیوپزشکی، پیشرفتهای درمانی و دارویی، اصلاح
ژنتیک، تشخیص هویت با استفاده از DNA ،توسعه فناوریهای
جانبی، کاهش فاصله کشف و کاربرد، افزایش سرعت تولید محصولات تجاری 7 .روندهای بازار کار: سبکهای جدید مدیریت، روندهای
استخدام و شغلیابی، فناوری و اشتغال، تنوع مشاغل، زنان شاغل 8 .روندهای
آموزشی و یادگیری 9 .پارادایمهای نوین علمی: نظریه
سیستمهای پویا و زنده، فیزیک جدید، ساختارهای محوشونده، حوزه های مورفوژنتیک،
نظریه آشوب 10 .تغییر پارادایمهای فرهنگی.
#کاشی سنتی