برگزاری همایش
ملی مناسب سازی محیط شهری که ارزیابی رویکرد و وسعت اجرای قانون "ضوابط و
مقررات معماری و شهرسازی برای عبور و مرور معلولین" را بعد از گذشت 17 سال از
تصویب آن در دستورکار خود دارد، فرصتی است تا بصورتی جامع و علمی کارنامه طولانی
اجرای قانون را در جمعی از صاحبنظران خبره مورد کنکاش قراردهد. جمع بندی از موانع
و مشکلات اجرایی قانون پیش نیاز دستیابی به روشهای کاربردی قابل تجویز در عرصه
گسترش محیط شهری است و متقابلاً وسعت و تنوع موانع دسترسی د رمعابر و فضاهای شهری
کشور، مبی?ن عدم تحقق و اجرای قانون و
نتیجتاً ضرورت جستجوی رهیافتهایی تجویزی است که ضمن کالیبره بودن با شرایط بومی،
مسئولین و متخصصین را قادر میسازد تا در حیطهی اجرایی، گامهایی واقعی و مطمئن
بردارند، بنابراین پردازش جامع و عمیق به موضوع، می تواند مشروعیت اهداف، نحوه
انجام و نتایج همایش را تضمین نماید.
کاشی سنتی از کجا بخرم
1ـ بیان
و اهمیت موضوع:
توسعه شهرنشینی
و رشد لجام گسیخته شهرها، نابسامانی و آشفتگی زندگی شهری تصویری کلی است از زندگی
شهروندان معاصر حتی در ابعاد جهانی، بطوریکه کنستانتین دوکسیادیس اشاره دارد "سکونتگاههای شهری مدتهاست که دیگر رضایت ساکنانشان را
فراهم نمیآورند. این مسئله در همه جای دنیا صادق است. انسان شهری تهی شده از محیط
طبیعی، تبعید شده از محیط فرهنگی و گمشده در سازمان پیچیدهای که خود خلق کرده، بیش
از پیش خود را درمانده احساس میکند."
شروع دوران مدرن
که مترادف با دگرگونی عمده در شیوه های زیست و تولید بود، شهرهای منسجم را به
یکباره بزرگ و پیچیده کرد و ازدحام جمعیت مهاجر به شهرها، آشفتگی را بر چهرهی آنها
چیره گردانید. زمین و مسکن به کالا تبدیل شدند و با تغییر ابعاد دستی و چیرگی انسان
بر طبیعت، شبکه حمل و نقل بعد از سودآوری، مهمترین عنصری گردید که به شهر شکل داده
و شهر توسط خیابانهای وسیع تسخیر گردید.
فروش کاشی مراکشی
تحمیل مقیاس
حرکت سواره با ماشین، بسیاری از فضاهای شهری را که محل زندگی اجتماعی بود به
گذرگاه و توقفگاه ماشین بدل کرد بطوریکه با فراموشی مقیاسهای انسانی و عملکرد
پیاده، حیات مدنی در فضاهای شهری کمرنگ یا حذف گردید. از اینرو در ذهن شهروند
معاصر، فضاهای صمیمی، زنده و پویای شهری ماقبل مدرن، سرچشمه شمار زیادی از اسطوره
های نوستالژیک و دلتنگی برای "بهشت
گمشدهی" ماقبل مدرن گردید
از این زاویه احیای
حیات مدنی خصوصاً در عرصه فضاهای عمومی شهری مهمترین سرفصل اقدامات شهرسازانه ای
تلقی می شود که در دهههای گذشته اکثر حرفه مندان و علاقمندان جامعه شهری بدان
پرداخته اند، به عبارت دیگر خروج از بنبست مدرنیتههای دهههای گذشته، مستلزم حیات
بخشیدن به فضاهای عمومی شهری ارزیابی میشود چرا که فضاهای عمومی بعنوان بخشی از
عرصه عمومی، فضاهایی هستند که همگان حق دسترسی به آنها را داشته و بستر مشترکی
هستند برای نمایش تعامل اجتماعی اعضای جامعه از فعالیتهای روزمره تا جشنواره ها.
فضاهایی که بیانگر فرهنگ شهری و زندگی جمعی بوده و برآنها نیز تأثیر می گذارند.
فضاهای عمومی در جهت منافع عموم تأمین و توسط یک سازمان عمومی اداره می شوند.
والزر(1986 (در
تعریف فضاهای عمومی می گوید "فضای عمومی فضایی است که در آن با غریبه ها سهیم
هستیم، مردمی که اقوام، دوستان یا همکار ما نیستند. فضایی است برای سیاست، مذهب،
دادوستد، تفریح و ورزش. فضایی برای همزیستی مسالمت آمیز و برخوردهای غیر شخصی.
فضای عمومی، زندگی جمعی، فرهنگ شهری و مباحث روزمره مارا بیان میکند."
فضاهای عمومی
شهری، نماد کالبدی حضور اندیشههای اجتماعی ـ سیاسی رشد یابنده و بالنده است، فضایی
مم?لو از کثرت و تنوع که زمینه
گفتگوهای جمعی را بوجود آورده و با تأکید برحقوق و ارزشهای فردی از حقوق و ارزشهای
جمعی دفاع نموده و نهایتاً تعلق و دلبستگی، خاطرات جمعی و هویت پایدار شهروندان را
تجسم میبخشد. در این زمینه خیابانها
خصوصاً پیاده راهها و میادین شهری نقش مهمتری ایفا میکنند.
ساخت کاشی چهره
لینچ (1960
(خیابان را یکی از عناصر شاخصه شکل شهر دانسته، میگوید: خیابانها، پیادهروها،
گردشگاهها و ترعه ها، اینها حلقههای زنجیری هستند که بیننده در طول آنها به گونهای
عادی، تصادفی و یا بالقوه در حال گردش است. برای بسیاری از افراد، این نقاط، عناصر
مسلط در تصور آنها از شهراست. مردم شهر را به هنگام گردش در آن نظاره میکنند و
دیگر عناصر محیطی مسیرهای عبوری خود را بهم می پیوندند و سازمان می دهند.
لذا خیابان تنها
یک مسیر عبور و مرور نیست، از گذرهای اصلی شهرهای قدیمی تا خیابان های جدید امروز،
خیابان علاوه بر یک عنصر کالبدی برای عبور و مرور، یک واقعیت اجتماعی و بخشی از
عرصه عمومی است. هر خیابان بسته به تراکم استفاده کننده و اختلاط کاربریها سلسله
مراتبی از فضای عمومی تا خصوصی را شامل میشود.
جین جیکوبز(1961
(برزندگی روزمره مردم در خیابانها تأکید داشته و شرط احساس آسایش در خیابان مملو
از غریبهها را احساس امنیت میداند و نظارت دائمی مردم بر خیابان را پاسدار امنیت
خیابان ارزیابی میکند.
از آنجا که
ادراک محیطی بسته به شیوهی جابجایی انسان تغییر میکند، پیاده روی بدلیل سرعت کمتر
بیشترین نزدیکی را به محیط داشته و اجازه می دهد فرآیند تفسیر و به خاطر آوردن
محیط، منسجمتر باشد. گوردن کالن(1976 (می گوید: مردم از طریق حرکت و نگاه کردن به
شهر از آن لذت میبرند، پس لازم است با اولویت دادن به پیاده روها و اتصال و
پیوستگی آنها شهر را برای حرکت پیاده آماده نمود. لینج(1981 (میگوید: خیابانها و
پیاده راهها به امیدها و شادی های مردم و به احساس اجتماعی ایشان فرصت بروز میدهند.
بنابراین حیات
مدنی تنها با امکان حضور پیادهی همه مردم ووجود پیاده راههای مناسب و مطلوب در شهر
امکان پذیراست، و نتیجتاً با توسعه عرصه های عمومی شهری انسجام اجتماعی محقق می
گردد. اما باید دانست که ایجاد انسجام
اجتماعی مستلزم، ایجاد فرصت برای همهی مردم است تا از طریق دسترسی به منابع مالی،
فرهنگی و اجتماعی و از طریق مشارکت در روند تصمیم گیری و روابط اجتماعی بتوانند به
هویت فردی و اجتماعی دست یابند و متقابلاً فقدان انسجام اجتماعی همواره به ایجاد
تمایز و شکلهای جدید محرومیت منجر گردیده، حیات مدنی را دچار اختلال می نماید. لذا
امکان حرکت آزادانه و ایمن در سطح فضاهای عمومی شهری زیربنایی ترین شرط کالبدی
احیای حیات مدنی در عرصههای زندگی شهری است.
ان گل(1987 )در
این زمینه میگوید: راه رفتن برای مردم مفرّح است. اما اگر مشکلات آن برجنبههای
دلپذیرش غلبه کند، به پیادهروی رغبتی نشان نخواهند داد.
دوکسیادیس(1974 )در
این باره عقیده دارد: اولین تقاضا و نیازمندی انسان، آزادی برای حرکت است، در غیر
اینصورت او در یک زندان اسیر است. این آزادی از اصل به حداکثر رساندن ظرفیت
ارتباطات و برخوردها به معنای به حداکثر رساندن حق انتخاب در محیط نشأت می گیرد.
حقی که هرکس بدون توجه به رنگ، جنس، سن، نژاد و توانایی در حرکت برای زندگی کردن
بدان نیاز دارد. هرکس باید اجازه داشته باشد هرچقدر دور که می خواهد و تا آنجا که
آرزو میکند بدون کمک دیگران برود.
انسان باید
بتواند جهان را بصورتی سازمان یافته و از طریقی امن تجربه کند، آزادی حرکت حتی در
یک فضای سازمان یافته، انسان را راضی نمی کند، مگراینکه در امنیت باشد و از این
زاویه است که شهرباید بهترین رشد و تعالی همه شهروندان را در شرایط امنیت و آزادی
ضمانت کند و بنابراین ضروری است که شهر با محدودیتها و تواناییهای انسان و مقیاس
او تطابق یابد، درست همانگونه که خیاط لباسی را به تن ما اندازه میکند.
اما راه رفتن
نیازمند فضاست، باید بتوان آزادانه و بدون برخورد با موانع و فارغ از مزاحمتهای
فیزیکی یا ازدحام مردم، قدم زد. تحمل انسان در برخورد با موانع و حرکت موجی از
میان آنها محدود است. لذا تأمین دسترسی مناسب همه
شهروندان به فضاهای شهری زیربنای بهرهوری آنها از مواهب شهری است و ضرورتی
انکارناپذیر در توسعه عرصههای عمومی و زندگی جامعه شهری تلقی میشود. در حالیکه
شرایط فیزیکی و کالبدی و نحوه توسعه شهر به فضاهای شهری ایران، این ویژگی را تحمیل
کرده که امکان دسترستی شهروندان به آنها و بهرهوری از مواهب شهری با محدودیتهای
بسیار مواجه است. بطوریکه ابتدایی ترین و در عین حال مهمترین عامل دسترسی به فضای
شهری سرزنده که همان امکان حرکت کردن در این فضاهاست، بدلیل عدم تطابق آنها با
استانداردهای حرکت انسان، به سختی ممکن می گردد.
این مسئله برای
گروه های محرومتر اجتماعی که با محدودیتهای بسیاری در حرکت مواجهاند به شکلی حاد
تبدیل شده، بطوریکه دسترسی این گروه را به بسیاری از فضاهای عمومی شهری و در نتیجه
بهرهمندی از امکانات زندگی و فعالیت شهری، غیرممکن ساخته است. ازجانب دیگر فراگیری
اجتماعی موضوع با توجه هرم سنی جامعه و با احتساب خردسالان، زنان باردار، بیماران
موقت، سالمندان، جانبازان و معلولین مادرزادی و حادثهای، مبی?ن این
نکته است که پوشش جمعیتی این گروه برشمرده از شهروندان حداقل حدود 60 %قابل تخمین
است. گروهی که با عنوان کمتوانان جسمی ـ حرکتی در استفاده از فضاهای شهری با
محدودیت زیادی مواجه هستند.
فراوانی تعداد
این گروه، لزوم مناسب سازی محیط شهری را با محدودیت آنها کاملاً منطقی مینمایاند. بنابراین تأمین دسترسی همه شهروندان بویژه گروه های
محرومتر اجتماعی به فضاهای شهری در اولویت عاجل یک تدبیر شهرسازانه جهت حصول به
فضاهای شهری مطلوب و سرزنده میباشد.
ساخت کاشی مینیاتور