بررسی کل فضاهای
مورد مطالعه در این پژوهش ، از حوصله این مقاله خارج است، لذا منحصـراً به بررسی
الگوهای رفتاری و رابطه آنها با فضا، در فضای مجاور بوفه می پردازیم.
فضای مذکور علی
رغم آنکه در شمال غرب پارک و در فاصلـه نسـبتاً زیـادی از دسترسـی هـای اصلی پارک
قرار دارد و وجود شیب تقریباً زیاد و پله های متعدد، مسیر دسترسی به آن را برای
افراد مسـن و برخی افراد دیگر مشکل می سازد، لیکن یکی از متنوع ترین و متراکم ترین
فضاهای پارک به شـمار مـی آید، که در آن فعالیتهای متنوعی نظیر: نشستن و تماشا،
بـازی، انتظـارو ملاقـات، اسـتراحت و مکـث و ... استفاده
می شود. برخی از دلایل متنوع و تراکم فعالیتها در این محل عبارتند از:
• فرم فضا
که کشیدگی و امتداد آن حرکت و پویایی با گستردگی و گشودگی آن سکون و مکث را
القا می کند.
• استفاده
از ترکیب آب، سنگ، گیاه و ریزش آب که ضمن تلطیف هــوا بـا صـدای مطلـوب خـود،
مجموعه حواس افراد
را تحت تاثیر قرار داده، نشستن و تماشا را در این فضا خوشایند می سازد.
• وسعت فضا
امکان تحرک و بازی را فراهم می سازد.
• محلهای
نشستن در این فضا، در انحنای فضا تعبیه شده اند، این امر سبب میشود که محیطی امــن،
دور از دید مستقیم و در عین حال با امکان دید به فضای مقابل حاصل شود .
• وجود رستوران
و بوفه
• عملکرد
این فضا به عنوان یک پیش فضا برای محوطه اطراف استخر
• عملکرد
فضای مذکور به عنوان یک گره و تقاطع در دو مسیر متفاوت
• به علت
مرتبط بودن این فضا با بوستان فردوسی و قرارگیری آن در ابتدای مسیر کلک چال، محل مناسبی
برای انتظار و محلق شدن به همراهان به شمار می آید.
• علی رغم
آنکه در برخورد اول ممکن است این فضا به علت محصور شدن توسط دیوار و درختان بلند،
فضایی محصور و درون گرا به نظر برسد، ولی به علت داشتن ورودی های متعدد ونیز نسبت متعادل
ارتفاع محصور کننده با وسعت فضا و عدم ارتفاع یکسان محدوده های فضا که منجر به
ایجاد محدودیت نامتقارن می شود، از نوعی سیالیت بین درون و بیرون برخوردار است .
• چنانچه
گفته شد، این فضا، گره و مفصلی برای ارتباط فضاهای مجاور به شمار می آیــد و جـالب
آن که ورودی های هر یک از فضاهای مجاور در آن به نحوی تعیین و تعریف شـده اسـت
(مجسـمه، سر در و سایبان، پله های منتهی به مجموعه آب و سنگ و ...) که هر یک نشانه
أی به یـاد مـاندنی از این فضا به شمار می آیند.
• سبک خاص
طراحی در این فضا همانند سایر بخشهای پارک یا حداقل دخالت در ساختار طبیعی ، فضایی
دلنشین فراهم ساخته است و استفاده عمده از چوب و سنگ در ساخت سکوهای نشــیمن و نیمکتها،
از نظر روانی تاثیر مثبتی داشته ، یادآور خاطره پیوند دیرینه انسان با طبیعت است.
در مقابل فضای
آمفی تئاتر روباز، علی رغم طراحی و زیبا و حساب شده خود با پیش فضـایی جالب و سنگ
مجسمه هایی که با معنا و مفهومی غیر مستقیم معرف کــارکرد فضـای مذکـور هستند،کمتر
برای کاربرد اصلی رفتار پیش بینی شده در آن استفاده می شود و بیشتر بــه گوشـه أی دنج
برای نشستن یا محلی باز و مسطح(روی سن)برای پیک نیک یا بازی مبدل شده است که در
روزهــای تعطیل قادر است بخشی از خیل جمعیت را در خود جای دهد.
عدم کارکرد مورد
انتظار در فضای فوق به معنای لزوم حذف فضای مذکور از پارک نخواهد بود بلکــه شاید
لازم باشد تا حدودی به عادات و فرهنگ استفاده کنندگان توجه شــود.زنـدگـی ماشـینی
و آپارتمـان نشینی در تهران ، فرصت اندکی برای بهره مندی مردم از طبیعت بــاقی
گذاشـته اسـت،ضمـن آنکـه شـیوه زندگی در گذشته با عادات قدیمی ،نظیر جمع شدن اعضاء
خانواده در کنار حوض و باغچــه ، گـپ زدن ، چای خوردن و... که در آپارتمانهای کوچک
امروزی تقریباً نا ممکن است به نظر می رسد ، منسوخ نشده است و از این رو اکثر
مراجعه کنندگان به پارک ، گویی به دنبال همان حیاط و باغچه قدیمی در خانه خود هستند
که در نوع خود ، می توانست فضایی دلنشین برای گذران اوقات فراغت باشد. به همبن علت
بخش اعظم مراجعین پارک را به ویژه در ایام تعطیل تابستان افرادی تشکیل می دهند که
گاه با وسایلی گاه بسـیار مجهز و مفصل ، بدون توجه به محیط اطراف خود در پارک به
دنبال گوشه أی خلوت و دنج ، ترجیحاً بــا زمینی صاف و مسطح ، زیرسایه درختی پهن
برگ، درکنار آب و... می گردند و گاه بی توجه بــه عملکـرد یک فضا ، اطراق می کنند
و چه بسا موجبات تخریب و آلوده ساختن آن را فراهم می آورند. در حالی کــه نسل جوان
در کنار عادات و سنتهای قدیمی به سرگرمی های جدید نیاز دارد و حذف فضاهایی نظیر
آمفی تئاتر در پارک ، شاید به معنای نادیده گرفتن امکانات جدید برای جوانان باشد
کــه در عیـن حـال تبلیـغ و پشتیبانی مسئولین برای راه اندازی این فضاها و آشنا
کردن مردم با فعالیتهای جدید نیز ، ضـروری بـه نظـر می رسد.
نتیجه بحث
? انسان
نیازمند فضاهای کوچک ، انســانی ، متنـوع و پیچیـده اسـت تـا بـا علاقـه ، حوصلـه
، آرامـش و کنجکاوی به تجربه و اکتشاف آنها بپردازد.متأسفانه اکــثر پارکـهای
شـهری از محیطـی سـاده و یکنواخـت برخوردارند که بی شباهت به سایر محیط های مصنوع
شهری نیستند. فضاهای باز طبیعــی اوقـات فراغـت هستند که سازماندهی آنها ضمن توجه
به خصوصیات محیطی شان ، باایجــاد فضاهـای مطلـوب، متنـوع و متناسب با نیازهای
مردم ، به آنها عملکردی سودمند بخشیده ، این فضاها را از مکانی متروک و نا امــن
بـه محیطی امن و آرام مبدل می سازد.
? یکی از
مهمترین علل عدم انطباق الگوهای رفتاری با کارکرد واقعی فضاها در پارک ، عدم
انطباق کمیت و کیفیت فضاها با نیاز استفاده کنندگان می باشد. با توجه به نرخ
روزافزون جمعیت و نیز توسعه ساخت و ساز در شهرها که با نابودی فضاهای باز و طبیعی
همراه است . پارکهای موجود پاسخگوی نیازهــا نبـوده ؛ به همین علت گاهی مشاهده می
شود که یک فضا عملکرد اصلی خود را از دست داده و چه بسا به علــت استفاده أی مغایر
با عملکرد اصلی دچار تخریب و نابودی می شود.
? برخی از
مغایرت ها در کاربرد فضاهای پارک های ناشی از عدم تطبیــق فضاهـای موجـود بـا
الگوهـای گروه های استفاده کننده است . توجه به فرهنگ استفاده کننده در طراحی و
شکل دهی فضاها در افزایــش کارایی موثر خواهد بود.
? عدم
کارکرد یک فضا به معنای حذف آن از لیست فضاهای پارک نخواهد بود ؛ بلکه دراکثر
مــوارد، لازم است به نحوی ، نوع فعالیت مذکور به استفاده کنندگان معرفی گردد یا
مطابق بـا فرهنـگ اسـتفاده کننـده ، کاربرد آن متداول و رایج گردد.
? با
استفاده از ابزارهای لازم و مناسب در طراحی ، می توان رفتارها را در فضا هدایــت
کـرده ، فضاهـای مطلوب برای فعالیت مطلوب ، پدید آورد. اصولاً استفاده صحیح از
فضاهای مســتلزم تعریـف فضـا بـرای استفاده کننده است.
? یکی
دیگر از روشهای هدایت رفتار ، استفاده از فرمها و معنای احســاس فـرم و خـط در
تعریـف فضاها است . فضاهای خطی عموماً پویایی و حرکت و فضاهایی با فرم مربع و
دایره بیشتر ســکون و مکث را القا می کنند.
? در
برنامه رىزى فیزىکى برنامه لازم است به سازگارى فعالیتهاى هم جوار و نیز سازگارى
فعالیتها با امکانات و محدودىتهاى مکانى و محیط توجه گردد. به اىن ترتیب مکان
ىـابى صحیـح فعـالیت هـا و تفکیک و ادغام صحیح عملکردها میسر خواهد شد.
کاشی سنتی#