مقاله ها
1402/12/12

تشخیص رویدادهای نوظهور

نخستین گام در فرآیند مدیریت پیشنگرانه، تشخیص رویدادها و روندهای نوظهوری است که می تواند بر روی سازمان تأثیر داشته باشد. یان ویلسون چرخه زندگی یک رویداد را در 4 مرحله بیان میکند. او به این موضوع اشاره میکند که، بدون یک پاسخ تجاری مناسب، انتظارات اجتماعی امروز تبدیل به موضوعات سیاسی فردا (دستور جلسه)، نیازهای قانونی روز بعد (رسمیت) و جریمههای دادگاهی (کنترل) روز دیگر میشود. هر چه میزان علایم تغییر افزایش یابد، اختیارات سازمانی کمتر شده و در مقابل، مسئولیتهای سازمانی افزایش می یابد. بنابراین، هر چه رویدادها و روندهای نوظهور و در حال شکلگیری زودتر تشخیص داده شوند، گزینه های بیشتری بر اقدام و انتخاب در اختیار خواهیم داشت.

ابزارهای زیادی وجود دارند که میتوان از آنها برای شناسایی، کشف و تشخیص رویدادها و روندهای نوظهور و تعیین جایگاه این موضوعات در چرخه زندگی افراد و سازمانها استفاده کرد. “فرآیندهای دیدهبانی و پایش، الگوهای چالش و پیشفرض”، “کاستی سنجی در اجرای امور” و “سناریوها” از جمله ی این ابزارها هستند:

دیده بانی و پایش

یک سامانه ی اطلاعات راهبردی شامل ابزارهای دیده بانی، پایش و پیشبینی است تا جمع آوری و پردازش اطلاعات پیرامون روندهای نوظهور و حوادث نهفته و در حال شکلگیری را فراهم کند. دیده بانی در بخش پویش،  علایم تغییر را تشخیص میدهد، پایش این تغییرات را دنبال میکند و پیشبینی طول مدت و دوام، جهت و سوگیری، شتاب و فراوانی علایم را تخمین میزند. روندها در واقع توصیفاتی از حرکتهای اجتماعی، را که سازمان در آینده 4 طی زمان هستند. آنها مفاهیم و اقداماتی فناورانه، اقتصادی، زیست محیطی و یا سیاسی به کار خواهد برد، تعریف میکنند (به طور مثال کاهش یا افزایش در خانواده هایی با درآمد بیش از پنجاه هزار دلار). رویدادها، پیشرفتهایی هستند که با وقوع خود، آینده را تغییر میدهند (مثلاً تحریم نفتی). روندها و رویدادهادر تلاقی با یکدیگر موضوعاتی مانند حفاظت محیطزیست، مسئولیت محصول، تأمین انرژی و فناوری را شکل میدهند.

پیشفرض برای چالشها

درک نقشی که گمانه زنیها و پیش فرضهای ضمنی در تصمیم گیری ایفا میکنند، عنصری مهم و شایان توجه در تشخیص رویدادها و روندها است. ما به هنگام تصمیمگیری و انجام عملیات تجاری از پیشفرضهای ضمنی، باورهای موجود و بدیهی، ذهنیتها و سایر ادراکات و دانسته های پیرامونی استفاده میکنیم. روی همرفته، این پیش فرضها به پیدایش یک پارادایم منجر میشود. پیش فرضهای ضمنی پیرامون تجارت، توسط مدیران و در تمامی سطوح سازمان طرح میشود. این پیشفرضها طی زمان توسعه یافته و تبدیل به سطوح تصمیمگیری اطلاعاتی بر روی صنعت میشود. اطلاعاتی که متناسب با فرضهای طراحی شده نیستند، از صافی عبور نکرده و از چرخه خارج میشوند. این اقدام به روشنی و وضوح انجام نمیشود؛ یعنی کسی نمیگوید این اطلاعات با آنچه ما در اینجا به آن اعتقاد داریم، همخوانی ندارد. این اقدام اغلب بهطور ناخودآگاه صورت میگیرد، از آن ذکری نمیشود و پیرامون آن گفتگویی در نمیگیرد و بهعنوان موضوعی متروک هم از آن یاد نمیشود. برای مثال، پیشفرضها و پارادایم های ضمنی و مهم در صنعت اتومبیل امریکا در دههی هفتاد با اتکا به تجربهی گذشته توسعه یافت و بهعنوان اصول راهنما برای موفقیت وارد عرصهی عمل شد. این اصول شامل موارد زیر بودند:

ما تجارت پول می کنیم نه اتومبیل؛

سیاستهای سختگیرانه و تمرکزگرایانهی نظارتی در تجارت، راز مدیریت اجرایی موفق است؛

بازار اتومبیل امریکا از بازار سایر نقاط جهان جداست؛

رقابت خارجی تنها 15 درصد بازار را شامل میشود؛

منابع سوخت و انرژی همیشه فراوان خواهند بود.؛

کارگران کم ارزش هستند و تأثیری بر بهره وری ندارند؛

اتومبیل ها در وهله ی نخست نماد هستند و برای خریدارانی که هر سال اتومبیل خود را عوض می کنند،

مدل از کیفیت مهمتر است؛

مدیران باید به اندازهی لازم تشویق شوند و ترفیع یابند؛

گرایش مصرفکنندگان و تحرکات آنها بیانگر نگرانی و نارضایتی نیست؛ و

موفقیت در گرو داشتن منابع مالی برای استفادهی سریع از نوآوریهای دیگران است.

با وجود آن که براساس ظواهر امر، هیچ چیزی خلاف این پیش فرضها دیده نمیشد، در میانه ی دهه ی هفتاد صنعت خودرو در امریکا رفته، رفته اعتبار و بازار خود را از دست داد. محیط جهانی در این دهه به شدت در حال تغییر بود؛ پس از تحریم نفت در سال 1973 ،قیمت گازوئیل افزایش یافت و اتومبیلهای ژاپنی به سواحل امریکا هجوم آوردند و مصرف کنندگان ملاک و معیار خرید خود را از طرح به کیفیت تغییر دادند، خانواده ها کوچک و کوچکتر شد، دیدگاه تغییر کرد و تعامل با دولت به مفهوم پذیرش دخالت تلقی شد. بیست سال طول کشید تا شرکت جنرال موتورز در مورد فرضیات منسوخ شده ی خود تجدیدنظر کند و آنها را از فهرست پیش فرضها و پارادایم ها خارج سازد.

 #کاشی سنتی


©کلیه حقوق این سایت متعلق به کاشی سنتی رنجبران به شماره برند 333592 می باشد
طراحی و توسعه شرکت مهندسی بهبود سامانه فرا ارتباط