آیا الگوها و مدلهای
مدیریت دانش در حوزه ی دفاعی نیز قابل پیاده
سازی است؟ آیامدیریت دانش به طور ذاتی از محیط های صنفی و وظیفه گرا پرهیز دارد؟ اگر
تعداد بیشماری از تعاریف جهان وظیفه گرا و رشته گرا قابل تطابق با مدیریت دانش نباشد،
در آن صورت جایی برای جولان مدیریت دانش باقی نخواهد ماند. حال آن که مدیریت دانش سازمان
محور و حتی کارمحور تلقی میشود. دو تعریف مشهور در این حوزه عمومیت دارد؛ اگرچه این
دو نمیتوانند به شکلی فراگیر و همه جانبه کاربرد مدیریت دانش در مدیریت جوامع صنفی
را بیان کنند:
1 .راهبرد آگاهانه
ی تبدیل دانش ضمنی و دانش صریح به اقدام و عمل از طریق ایجاد مفاهیم، شالوده وچرخه
های یادگیری بهگونهای که افراد را برای یافتن و کاربست دانش و اقدام جمعی توانا سازد.
2 .فرایندی که با
کمک آن سازمان ضمن استفاده از سرمایه های فکری یا دانش محور، خود تولید ثروت میکند.
مطالعات اخیر سازمان دفاع ملی کانادا بیانگر این حقیقت است که مدیریت دانش در حوزهی
نظامی از حیث نظریه ها و مفروضات با انواع دیگر آن در شرکتها و بنگاه ها تفاوتی ندارد،
بلکه تنها در زمینه، مفاد و آهنگ حرکت متفاوت هستند. ابزارهای مدیریت دانش در شرکتها
بر زیرساختهای ایستا و بدون تحرک متکی است، اما در صحنه های عملیات نظامی راهحلهای
پویایی را طلب میکند که لازمه ی مسایل امنیتی است. این راه حلها باید دارای استحکام
و قابل اتکا باشند. در مدیریت دانش نظامی مفاهیم، موضوعات و محتوا نیز متفاوت و متنوع
است و معطوف به عملیات مختلفی است که به انجام میرسد. دست آخر آن که در سامانهی مدیریت
دانشِ شرکتها به واکنشهای سریع و پاسخگوییهای آنی و متقابل که از شرایط و اقتضائات
میدان نبرد است، نیازی وجود ندارد. مدیریت دانش در عرصه ی دفاعی برپایه ی الزامات ذیل بنا میشود:
• فرآینده
ای دانش باید در قالب زمینه های عملیاتی، قدرتمند و قابل اتکا
• باشد. محتوا
و مفاهیم دانش و همچنین سرمایه های فکری باید منظم، دقیق،
قابلاتکا و دارای
قابلیت فراخوانی باشد
• فرآینده
ای تولید و تبدیل دانش با سرعت و ضرباهنگ عملیات همخوان
در اینجا تعریفی
پیشنهادی برای سنجش و نقد برابر قدرت عمل مدیریت دانش ارایه شده : باشد. است مدیریت
دانش نظامی عبارت است از: رویکردی راهبردی برای دستیابی به اهداف دفاعی از طریق افزایش ارزش دانش جمعی، به وسیله ی فرآینده
ای خلق، جمع آوری، سازماندهی، تسهیم و تبدیل دانش به عمل و اقدام. این رویکرد نیازمند
فرآینده ایی مستحکم و قابل اعتماد در حوزه های عملیاتی و متضمن سرمایه های فکری متمرکز
و دقیق با سطوح مناسب جهت بازیابی و بازخوانی است. در این فرایند خلق و تبدیل دانش
میبایست با ضرباهنگ عملیات همخوانی داشته باشد.
بنابراین مدیریت
و چرخهی دانش در عرصهی عملیات نظامی نیازمند تأکید بر مؤلفه های دیگری مانند قدرت،
استحکام، وسعت و ظرفیت است. تحقیق و توسعه در مدیریت دانش نظامی میبایستی تمامی موضوعات
و مؤلفه های این تعریف را مورد توجه قرار دهد تا کارآمدی خود را دوچندان سازد. تحقیق
و توسعه ی دفاعی برای مدیریت دانش نظامی نقشی
را که مدیریت دانش در عملیات نظامی و کارکردهای دفاعی میتواند برعهده داشته باشد، به عنوان یک حوزهی رشد
و توسعه در راهبرد سرمایه گذاری فناوری کشورهای پیشرفته قابل مشاهده است. در این ارتباط
سه کانون برای حمایت از برتری دانشی شناخته شده است:
1 .معماری و پیشبینی
فنون پیشرفته برای تسهیم مؤثرتر دانش و اطلاعات در سراسر سامانه های اطلاعات ناهمگن،
نامتمرکز و پراکنده . مدلسازی دانش، کشف و ایجاد سامانه های پیشرفتهی آگاهیرسانی از
وضعیت به وسیلهی پژوهش بر روی فرآینده ا و بازنمایی دانش انسانی به روشی معنادار و
شهودی . تجسمسازی و فضاسازی برای ایجاد فهم و درک اطلاعات زمان و فضامحور در محیطهای
پیچیده این سه کانون، مفاهیم مدیریت و چرخهی دانش، کاربرد دانش و مردم را در برمیگیرد
و همچنین در بردارنده ی تعریف مدیریت دانش در عرصه ی دفاعی است. پژوهشهای انجام شده بیانگر آن است که چگونه
کارکردها و راهحلهای مدیریت دانش باید فضایی فراتر از تعاریف غیرنظامی را موردتوجه
قرار دهد تا بتواند قدرت، استحکام، مفاهیم و سرعت و تمرکز را به همراه داشته باشد.
#کاشی سنتی