hc8meifmdc|2011A6132836|Ranjbaran|tblEssay|Text_Essay|0xfcff593116000000033a000001000300
آینده اندیشی:
هستها و بایدها
گفتگو با دکتر
علی پایا
تلخیص: مسعود
منزوی
تیرماه 1385
دکتر علیپایا،
عضو مرکز تحقیقات تحقیقات سیاست علمی کشور و مدیر گروه آینده اندیشی در این مرکـز است. او، نیمی از سال را در
ایران حضور ندارد، و دردانشگاه دانشگاه minister West انگلیس (مرکز تحقیقات
تحقیقات برای دموکراسی دموکراسی ) مشغول فعالیت است . دکتـر پایـا، سرویراسـتار
سرویراسـتار مجموعـه مجموعـه ی سـه جلـدی است . برخی دیگر از آثار او عبارتند عبارتند
از : "درس این قرن "، "عصر اطلاعات" نوشته مانوئل کاستلز است "اسطوره ی چهارچوب چهارچوب "، (ترجمه از پوپر )،
"درآمدی تـاریخی تـاریخی بـه فلسـفه علـم " و "کانـت " (بـه ترتیب
از : جان لازی و اسکروتن اسکروتن ). دو کتـاب "گفتگـو در جهـان واقعـی "
و "فلسـفهی تحلیلـی؛ تحلیلـی؛ مسایل و چش مانداز" نیز از آثار تألیفی
اوست.
o در آغاز
مناسب است درباره مفهوم "آینده اندیشی" توضیح دهید.
•
"آینده اندیشی" معادلی است که برای حوزهی پژوهشیstudies
Futures پیشنهاد شده است. این حـوزه را به نامهای دیگر از جمله
"آینده شناسی"، "آینده نگری"، "آینده پژوهی" و
"مطالعات آینده " نیز نامیدهاند. در زبان انگلیسی نیز گاه از آن به صورت studies Futures) واژه
Future به صورت مفـرد بـه کـار مـیرود) و Futurology
نیز
نام برده میشود.
دربارهی هدف این
حوزهی پژوهشی یکی از نویسندگان صاحبنام در این زمینه به نام وندل بل میگوید:
"غرض از آینده
اندیشی، کشف یا ابداع، وارسی و ارزیـابی و پیشـنهاد آینـ ده هـایی اسـت کـه
مـیتواننـد واقـع شـوند (آینده های ممکن)
و یا احتمال واقع شدن آنها وجود دارد (آینده های محتمل) و یا میبایـد واقـع شـوند (آینده هـای مطلوب)".
محققانی که به
پژوهش در این حوزه سرگرماند، هر یک با استفاده از دانش تخصصی خود در یک یا برخی از
این زمینه ها و استفاده از اطلاعات و یافته های دیگر محققان در زمینه های مکمل،
میکوشند رونـدهایی را که در یک قلمرو خاص مثلاً سیاسـت، فنـاوری، فیزیـک، زیسـت
شناسـی، محـیطزیسـت و ... در حـال شکلگیری است و یا احتمال شکلگیری آن میرود و یا
شکلگیـری آن مطلـوب اسـت، بررسـی کننـد و تأثیرات آن را بر جوامع مختلف، از جامعه
محققان گرفته تا جامعه مصرف کنندگان و شهروندان یک کشـور تا کل ساکنان کره زمین
ارزیابی کنند.
با این حال باید
تأکید کرد که آینده اندیشی هنوز یک رشته بلوغیافته علمی به شمار نمیآید؛ بلکه به
تعبیـر "لاکاتوش"،
یک برنامهی پژوهشی رشدیابنده است. آینده اندیشی به اعتبار خصلت برنامهوار خـود،
فعالیتی گروهی است و محصولات نظری آن حاصل تعامل میان افراد با تخصصهای متفاوت است.
o خاستگاه
مطالعات آینده اندیشانه چیست؟
• مطالعات
آینده اندیشانه، به یک اعتبار، از دورانی که بشر ابزارسازی را فرا گرفت و این
نکتـه را آموخـت کـه دارند و میتوانند پس از یک بار وسایلی که در اختیارش است ـ نظیر سنگها و شاخه ها
ـ "ارزش کاربرد" مصرف، دوباره و
چندباره به کار آیند مطرح شد . کار با ابزار و نیاز به حدس زدن شرایط آینده ، مغـز
آدمـی را در جریان یک فرایند تطور همزمان شکل دادند.
هرچند گونه هایی
از آینده اندیشی را در اشکال خـام و ابتـدایی آن مـی تـوان در قالـب فعالیـتهـایی
نظیـر "طالعبینی"
یا داستانهای تخیلیـعلمی (به نیـت پـیشبینـی آینده ی ممکـن یـا محتمـل) و یـا
آرمـان شهرگرایی (به نیت تجویز آینده ی مطلـوب) و یـا هشـدارهای پیامبرگونـه (بـه
نیـت پرهیـز از مسـیرهای نامطلوب) در فرهنگهای مختلف مشاهده کرد، اما توجه به این
قلمرو، به منزله ی یک برنامهی پژوهشـی، از ده ههای میانی قرن بیستم و به برکت
پیشرفتهای چشمگیری که در عرصـه هـای علمـی و فنـاوری و معرفتی حاصل شده بود،
امکانپذیر شده است. تأکید بر این نکته نیز شاید خالی از فایده نباشد که هم چنان که
علم تجربی چیزی جز تکمیل و تدقیق همین تفکرات روزانه نبود ه است، آینده اندیشی نیز
کار خود را از تدقیق فعالیتهای آینده اندیشـانهی عقـل عرفـی و عقـل سـلیم آغـاز
کـرده و اکنـون بـا بهـره گیـری از دستاوردهای دانشهای گوناگون، سرگرم تحکیم شالوده
های خویش است.
واژهی "آینده
اندیشی" به صورت Futurology نخسـتین بـار
بـه وسـیله مـورخی آلمـانی بـه نـام اوسـیپ 1 فلشتهایم
در ده ه 1940 مطرح شد. رشد اولیهی این حوزه مرهـون کوشـشهـایی بـود کـه در عرصـه ی
فعالیتهای استراتژیک نظامی و در ارتباط با فناوری این قلمرو صورت گرفت . به زودی
پیشرفتهایی کـه به صورت همزمان در حوزه های گوناگون دانش به وقوع پیوست، راه را
برای تأمل دقیق تر در رونـدهای رو به رشد یا در حال ظهور در بافتار پیچیدهی محیط
فرهنگی آدمی هموار ساخت.
در ده ههای 1970
و 1980 و به مدد نوشته های کسانی نظیر الوین تـافلر و جـان نیسـبیت آینده اندیشـی ناگهان در کانون توجه عمومی قرار گرفت و توجه
افراد در سطوح مختلف، از شهروندان عـادی گرفتـه تـا نخبگان سیاستگذار به آن جلب
شد. این اقبال عمومی هر چند از حیث تخصیص منـابع مـالی بـرای پیشـبرد تحقیقات
بیشتر در قلمرو آینده اندیشی برکتزا بود، اما در عین حال با ایـن نقطـه ضـعف نیـز
همـراه بـود کـه آینده اندیشی را به یک ژانر ادبی تحویل کرد که شباهت زیادی به
داستانهای علمی ـ تخیلی پیدا کرده بود.
در سالهای اخیر
در کنار این جریان، که در قالب کتاب ها و نوشته ها و احیاناً "فیلمهای
عامهپسند" بـه راه خود ادامه میدهد، جریان جدیتری رواج یافته که صبغهی
دانشـگاهی و آکادمیـک آن وجـه غالـب آن را تشکیل میدهد. آینده اندیشی به این معنا
یک برنامه پژوهشی رشدیابنده است که کسانی که به تحقیـق در درون آن اشتغال دارند،
مستمراً میکوشند انتظام علمی بیشتری بدان ببخشند و با بهره گیری از روشهـای دقیق و
سختگیر علمی، جنبه های غیردقیق آن را تقلیل دهند.
o در
حوزهی آینده اندیشی چه پرسشهای مهمی مطرح است؟
• برخی از
مهمترین پرسشها در حوزه آینده اندیشی بدین قرار است:
1 .آینده از منظر
وجود شناسی تجربه های زیستی او این وجود شناسی را در مطالعات آینده شناسی بررسی
کرد؟
2 .چگونه میتوانیم نسبت به آینده معرفت کسب کنیم؟
3 .محدودیتهایی که در راه ادراک دقیق واقعیت وجود دارد (نظیر
محدودیت فیزیولوژیک و روانی آدمی)، محدودیتهای فیزیکی نظیر محدودیت در انتقال
اطلاعات (حد سرعتها، سرعت سیر نـور اسـت)، یـا این محدودیت اساسی که هر سیستم
طبقهبندی کننده میباید از حیـث سـاختاری، لااقـل یـک درجـه پیچیدهتر از مجموعهی
طبقهبندی شده باشد، چه تأثیری بر شناخت صحیح از شرایط ظهـور یابنـده در آینده دارد؟
4 .آن چه
در مقام یک حوزهی معرفت علمی به مطالعات آینده شناسی ارتباط دقیق دارد چیسـت، و
رابطـه این حوزه با دیگر قلمروهای معرفت علمی کدام است؟
5 .فناوری کنونی مطالعات آینده اندیشی متشکل از چیست؟
o مباحث آینده
اندیشی دارای چه قلمروها و موضوعاتی است؟
• شماری
از موضوعات مورد علاقه آینده اندیشان بدین
قرارند:
1 .توصیف موضوعات و علایق اصلی زندگی آدمی از یک دیدگاه آینده
اندیشانه.
2 .کاوش در مسیرهای اصلی ناظر به کنش و نیتمنـدی آدمیـان و
نهادهـا، کـه در بـاز کـردن کـلاف واقعیتهای
آینده نقش داشتهاند، یا خواهند داشت.
3 .ساختن مسیرهای بدیلِ ممکن برای رویدادها یا تصمیمات
سـازمان هـای سـاختهی آدمـی؛ مسـیرهای بدیلی که متکی بر معرفت کنونی یا گذشته
جوامع بشری و نیروهای غالب در این جوامعاند.
4 .انجام دادن ارزیابیهای مربوط به تحولات بر مبنای ارزشها و
امور واقع
5 .پیشبرد و تکمیل روششناسی مربوط به مطالعات آینده اندیشی
بـه مـوازات تکمیـل و پیشـبرد معرفـت مرتبه اول آن به منظور طرح پرسشهای مناسب در
خصوص آینده و دستیابی به پاسخهای درخور.
o آینده اندیشی
از دیدگاه روششناسی چگونه تبیین میشود؟
• در
مطالعات آینده اندیشی سه وجه یا حالت دانستن را از هم تفکیک میکنند:
الف. وجه
سینتاکتیک که تأکید آن بر روششناسی، یعنی مطالعهی روشها، رهیافتها، مـدلهـا یـا
دیگـر شیوه های کسب معرفت است.
ب. وجه سمانتیکس
که تأکید آن بر مسایل، معنا و محتوای موضوعات آینده اندیشی است.
ج. وجه
پراگماتیکس که تأکید آن بر نحوه تأثیر مطالعات آینده اندیشی بر کـنشهـا، تصـمیمگیـریهـا، تنظیم
سیاستها، مدیریتها و رهبری است.
در وجه
سینتاکتیک از مدل و روشهایی مانند روش دلفی ، سناریونویسی، سیستمهـای نـرم ،
تحلیـل رونـدها، نظریه آشوبناکی ، شبیهسازیهای کامپیوتری و مدلسازی ریاضی استفاده
میشود.
در وجه سمانتیک
به امور واقع، ارزیابیهای متکی بر نظام ارزشها و مسایل مختلف معنا بخشیده مـیشـود.
در این قلمرو به مسایلی نظیر پیشرفت پایدار و قابل دوام، جامعه ی اطلاعاتی، تحولات
در دورهی مابعـد صـنعتی و نظایر آن پرداخته میشود.
در وجه
پراگماتیکس به مسایلی همچون مدیریت، رهبری، استراتژی ها، سیاستهـا،
برنامـهریـزیهـا، طراحـی، کنشها و تصمیمگیریها توجه میشود.
این وجوه سه
گانه مربوط به نحوه دانستن، در ارتباط با تلقی آینده اندیشی نسبت بـه واقعیـت
قـرار دارد . از نظـر مطالعات آینده اندیشانه، واقعیت متشکل از سه مؤلفه است:
واقعیت زمان حـال، واقعیـت زمـان گذشـته، واقعیـت امکانی زمان آینده . معرفت نسبت
به این واقعیتها و اطلاعات مربوط به آنها به شیوه های ذیل حاصل میشود:
الف. مشاهده و
مفهومپردازی
ب. یادآوری و
تفسیر
ج. تخیل و
ارزشگذاری
بخش الف به
قلمرو معرفت عینی علوم استاندارد، بخش ب به قلمرو معرفت تابع تفسیر علوم بالفعل و
بخـش ج به قلمرو معرفت مفهومی نسبت به تحقیقات آینده اندیشی مربوط است
#کاشی سنتی