hc8meifmdc|2011A6132836|Ranjbaran|tblEssay|Text_Essay|0xfcff573116000000e43a000001000100
سیاستگذاری و
تدوین برنامه های راهبردی
1 .سیاستگذاری علم وفناوری
سیاستگذاری در
حوزهی علم و فناوری دارای چه ویژگیهایی است؟
از آنجا که علم
و تکنولوژی به عنوان اصلیترین سلاح کشورها در دنیای رقابتی کنونی مطرح شدهاند،
هدایت، سازماندهی و برنامهریزی برای توسعه آن، اهمیت زیادی در بین کشورها پیدا
کرده است. سیاست علم و تکنولوژی در اصل به استفاده مؤثر از علم و تکنولوژی به
عنوان عامل رشد اقتصادی و توسعه اجتماعی نظر دارد. از
اینرو لازم است که دولت هر کشوری برای توسعه، سیاست ملی علم و تکنولوژی تدوین کند
که متضمن ایفای مسئولیتهای اساسی معینی چون طرحریزی، اولویتبندی، بودجهبندی،
هماهنگی، انگیزش، ارتقا و اجرای فعالیتهای علمی و تکنولوژیک مرتبط با اهداف تعریف
شده توسعه باشد. این اقدام، مستلزم تامین کنش متقابل دقیق مابین عوامل مسئول رشد و
دگرگونی نیز هست.
با توجه به این
مفهوم، بررسی نحوهی عمل و رفتار بازیگران صحنه سیاست علم و تکنولوژی (از قبیل سران
دولت، جامعه علمی، تحلیلگران و ...) و نوع نهادهای مورد نیاز و همچنین اولویتهای
توسعه علم و تکنولوژی از اهمیت زیادی در فرآیند تدوین سیاست علم و تکنولوژی
برخوردارند. دولت به تنهایی و بدون ارتباط مؤثر با دیگر عناصر تاثیرگذار بر فرآیند
سیاستگذاری علم و تکنولوژی نمیتواند راهکارهای موثری برای توسعهی علم و تکنولوژی
بیاندیشد. از اینرو در سیاستگذاری علم و تکنولوژی، با درگیر کردن همه بازیگران و
طرفهای تأثیرگذار میتوان بر جامعیت این سیاستها افزود.
از آنجایی که
سیاست بیانیهی ارزشها و اقدامات مطلوب و تعهد به اجرای آنها در مقام عمل است،
بنابراین ماهیتی ارزشی دارد و هر کشوری متناسب با ارزشها و هنجارهای خود باید
اقدام به سیاستگذاری در زمینه های مختلف نماید. هر چند که بومیسازی سیاستها باعث
اجراییتر شدن آنها میشود، ولی در این میان مرور تجربه- ی
کشورهای مختلف در امر سیاستگذاری به ویژه در حوزه علم و فناوری، نشانگر وجود اصول
مشترکی است که از آن جمله میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
2 .اتخاذ سیاست کلانی که بر توسعه و شکوفایی زمینه های معینی
از علم و تکنولوژی، به تناسب نیازهای بلندمدت ملی تأکید داشته باشد نه همهی زمینه
ها
2 .تأکید بر نوآوری
3 .تأکید بر افزایش
منابع مالی تحقیق و توسعه
4 .تأکید بر ایجاد
و اعتلای دانشگاه های پژوهش مدار
5 .ایجاد و اعتلای
نظام اطلاع رسانی ملی علم و تکنولوژی
6 .تسهیل و تأکید
بر توسعهی همکاریها و مبادلات بین المللی تحقیقاتی
7 .تأکید بر توسعهی
گونه های مختلف فعالیتهای تحقیقی و توسعهای ( بنیادی، کاربردی و توسعهای)
8 .تشویق بخش خصوصی
به سرمایهگذاری و مشارکت هرچه بیشتر در فعالیتهای تحقیقاتی
گسترش جهانی
سیاستهای ملی علم و تکنولوژی در سالهای اخیر، به ویژه در کشورهای روبه توسعه، نشان
از آگاهی تمام عیار دولتهای مختلف از نقش مهمی دارد که علم و تکنولوژی می تواند در
توسعه اجتماعی– اقتصادی کشورشان بازی کند. این
آگاهی، به تکوین آرمان بزرگ کشورهای رو به توسعه مبنی بر کسب هر چه سریعتر ظرفیتی
مستقل در حوزهی علم و تکنولوژی، که توسعهی خودشکوفا و بومی را ممکن می سازد، منجر شده
است. اما دیده می شود که این کشورها تدابیر مربوط را معمولاً در سطح دولتی مناسبی،
که آنها را به کسب توان علمی و فناورانهی لازم برای توسعهی بومی قادر می سازد،
اتخاذ نمی کنند. بسیاری از همایشهای جهانی علم و تکنولوژی، بر نبود یک سازوکار
دولتی برای علم و تکنولوژی، چون خلایی جدی در کشورهای روبه توسعه،
تأکید کرده اند. "برنامه اقدام وین" در همایشی از سازمان ملل با عنوان
"کاربرد علم و تکنولوژی برای توسعه" ( وین، اگوست 1979 (پیشنهاد کرد:
"دولت هر
کشور رو به توسعهای باید یک سیاست ملی علم و تکنولوژی تدوین نماید که متضمن ایفای مسؤولیتهای
اساسی معینی چون طرحریزی، بودجهبندی، مدیریت، هماهنگی، انگیزش، ارتقا، و اجرای
فعالیت- های علمی و فناورانه مرتبط با اهداف
تعریف شدهی توسعه باشد. این اقدام، مستلزم تامین کنش متقابل دقیق ما بین عوامل
مسئول رشد و دگرگونی نیز هست."
تجربه نشان داده
است که وقتی در فعالیتها، میدان عمل نیروهای بخشهای دولتی به روشنی تعریف میشود، بسیار
اثربخشتر عمل میکنند. به این ترتیب، میتوان از دوبارهکاریهای غیرضروری پرهیز کرد. مطالعات تطبیقی انجام شده توسط یونسکو نشان داده است که
تمایز سه سطح کاری در سیاستگذاری دولتی "علم و
تکنولوژی" مفید است. این سطوح عبارتند از:
• سطح
کاری 1 ،سیاست کلی علم و تکنولوژی: در این سطح است که تصمیم دربارهی انتخاب از
میان گزینه های عمدهی متنوع توسط وزیرانی که مسئولیت این امر را به عهده دارند،
گرفته میشود. این تصمیمها، سمت و سوهای اصلی سیاست جامع ملی را در باب علم و
تکنولوژی تعیین میکند. در عمل، ارگان بین وزارتخانهای مسئول طرحریزی، بودجهریزی،
تدوین تصمیمها، همکاری بین وزارتخانهای و ارزیابی جامع نتایج بدست آمده، در این
سطح متمرکز قرار میگیرد. شایان یادآوری است که در کشورهای دارای حکومت پارلمانی،
طرحهای ملی علم و تکنولوژی و بودجه های آن باید به تصویب مجلس برسد.
• سطح
کاری 2 ،مدیریت نظام ملی علم و تکنولوژی: دستورهای تفصیلی برای اجرای سیاست ملی
"علم و تکنولوژی" در این سطح آماده میشود. این سطح سیاستگذاری نیز گاهی
مانند سطح کاری یک متمرکز میشود. به زبان دیگر، وظایف این سطح، توسط وزارتخانه ها
و واحدهای سیاستگذاری علمی آنها، انجام میشود. در این سطح است که برنامه های بخشی
و بودجه های آنها، که بازتاب مقاصد سیاست ملی علم و تکنولوژی است، تهیه میشود.
بعلاوه، در برنامه ها و بودجه ها، چارچوب زمانی انجام فعالیتها نیز مشخص میشود.
"شوراهای ملی تحقیقات" نیز گاهی در همین سطح تأسیس میشوند. این شوراها،
بخشهای مشاورهای هستند که دولت آنها را برای مشاوره علمی تشکیل میدهد، و دانشمندان
و مهندسان واجد شرایط، به صورت حقیقی یا حقوقی (به عنوان نمآینده ی دانشگاه ها یا
مجامع علمی) در آن عضویت دارند.
نقش این شوراها،
ترجمان مقاصد توسعهی اجتماعی– اقتصادی هر حوزه
به زبان "علم و تکنولوژی" و عرضهی آنها به نهادهای تحقیق و توسعهای و
خدماتی علم و تکنولوژی به صورت پیمانکاری است. وظایف این سطح وسیعاً به همکاریهای
بین وزارتخانهای مربوط میشود. این وظایف را میتوان به نحوی که در "مدیریت بر مبنای هدف" مرسوم است، با توسل به
روشهای" برنامه – بودجهای" انجام
داد.
ساختارها و
سازوکارهای دولتی متعلق به سطوح کاری یک و دو چنان پیریزی میشوند که:
1 .انطباقشان
با روشهای جاری اداری و نیز شرایط فرهنگی و اقتصادی اجتماعی کشور مورد نظر، میسر
باشد.
2 .مسئولیت تدوین سیاست صراحتاً به یک نهاد متمرکز در
بالاترین سطح دولتی یا دارای ارتباط قوی با بالاترین مقام طرحریزی توسعهی جامع
ملی، واگذار میشود.
3 .سیاست ملی علم و تکنولوژی و سازگاری آن با شرایط در حال
تغییر، پیوسته بررسی شود.
4 .مشارکت فعال مجامع علمی (بدون توجه به تفاوت رشته ها) در
فرآیند تدوین سیاست ملی "علم و فناوری"
تضمین
شود.
5 .نهاد مسئول تدوین سیاست، بودجهی کافی دریافت کند تا کیفیت
و پیوستگی کار آن تضمین شود، و نیز از استقلال و پایداری معقول برای انجام وظایفش،
بدون توجه به هر گونه تجدید ساختار سیاسی، برخوردار گردد.
• سطوح
کاری 3 ،اجرای برنامه های "تحقیق و توسعه" و خدمات علمی و فناورانه: کار
این سطح به عملکرد حقیقی نهادها، پژوهشگاه ها، واحدهای تحقیقاتی (تحقیق و توسعه) و
مراکز خدمات علمی و تکنولوژیک مربوط میشود.
2 .نقش آینده پژوهی در سیاستگذاری و تدوین برنامه های راهبردی
شناخت آینده چه تاثیری در سیاستگذاری دارد؟
رویکردهای جدید
برای تدوین برنامه های راهبری چیست؟
جهان آینده ،
موضوع و هدف اقدامات ما است و تقریبا هر کاری که انجام میگیرد، با هدف بهبود شرایط
در آینده است؛ یعنی آینده قلمرو اهداف و رویاها است؛ همان طور که گذشته
قلمرو خاطرات است. از آنجا که جهان آینده هنوز وجود نیافتهاست، میتوان آنرا مطابق
آمال و آرزوهای خود شکل داد، بر خلاف جهان گذشته که تا ابد سپری و تمام شده است.
بنابراین انعطافپذیری آینده ( این واقعیت
که ما میتوانیم آنرا بهتر یا متفاوت با امروز بسازیم) از یک سو پیشبینی آنرا
دشوارتر میکند و از سوی دیگر اهمیت مطالعه آنرا بیشتر میکند
چگونگی کشف آینده
و شکل بخشیدن به یک فردای بهتر میتواند
برای همه افراد، صرفنظر از میزان تحصیلات یا موقعیت شغلی آنها مفید باشد. تمام
رویاها، ایده ها و افکار ذهنی ما که در زمان حال شکل میگیرند، برای آینده نشانهگیری شدهاند و اثرات آنها در آینده نمایان میشود. عملکرد افرادی که بطور مستقیم یا غیرمستقیم
در آینده دیگران تاثیر میگذارند، بدون هیچ
اغماضی بهوسیلهی خرد جمعی آینده داوری
خواهد شد، از اینرو مردم از هماکنون باید بدانند که آینده ممکن است آبستن چه پیشامدهایی باشد.
از آنجایی که
تغییر حاوی عنصر تازگی است، ما از رویارویی با تغییر بیم داریم، چون باید عادات
خود را تغییر دهیم و این کار آرامش خاطر را آشفته میکند. بنابراین اگر تغییر را
پیش از وقوع بفهمیم و تفسیر کنیم و آثار پیامدهای موج گونه آن را بر لایه های
زندگی اجتماعی کارکردهای فکری، روحی و روانی شناسایی کنیم و راهبرد رویارویی با
آنرا ابداع یا انتخاب کنیم، نه تنها از تغییر ترسی نخواهیم داشت، بلکه به استقبال
آن نیز خواهیم رفت.
بنابراین تفکر
پیرامون آینده برای کارها و اقدمات کنونی
انسان امری ضروری است. هرچند که واکنش، بدون تفکر به آینده امکانپذیر است، اما کنش امکانپذیر نیست، زیرا،
نیاز به پیشبینی دارد. بنابراین افراد نه تنها میکوشند امور در حال وقوع را
بفهمند، بلکه میکوشند اموری را که شاید اتفاق بیفتد یا بالقوه امکان وقوع دارد و یا
تحت شرایط خاصی در آینده اتفاق خواهد
افتاد را نیز بشناسند.
در عرصه های
پیشین که هنجارها و گزینه های زندگی اجتماعی از نسلی به نسل دیگر ثابت میماند، آینده
مشابه گذشته یا در امتداد آن بود؛ ولی
اکنون به دلیل سرعت توسعهی فناوری، تغییر به مشخصهی اصلی زندگی بشر تبدیل شده است
و ثبات تقریبا یک موضوع نادر است. افزایش سرعت توسعهی فناوری را میتوان یکی از مهم- ترین دلایل ظهور آینده پژوهی دانست. از آنجایی که تدوین
سیاستهای درست و پابرجا، در دنیایی که بر اثر توسعهی فناوری هر روز در حال تغییر
است، از مهمترین و ضروریترین اقدامات هر کشور میباشد، عدم توجه دقیق به آینده خسارات زیانباری را برای کشورها ایجاد میکند.
سیاستگذاری
درحقیقت، تدوین موازین قانونی و اجرایی به منظور افزایش، سازماندهی و استفاده از
توان کشور به قصد دست یافتن به توسعه های عمومی و بالا بردن موقعیت کشور در جهان
است. بعبارت دیگر، سیاستگذاری مجموعه راهکارها
و برنامه هایی است که راهنمای ساختاردهی، مدیریت، بودجهبندی، اولویتگذاری و هدایت صحیح
فعالیتهای کشور و از مهمترین وظایف آن توجه به امور زیر است:
1 .طرحریزی: طرحریزی به معنای تعیین اولویتها و مقاصد اصلی و
هدایت فعالیتها به سمت این اولویتها است و بر نگرش بلندمدت و آینده نگرانه تأکید
میکند.
2 .بودجهبندی: بودجهبندی، نگرشی کوتاه مدتتر از طرحریزی دارد
3 .مدیریت و ارتقا: مدیریت و ارتقای فعالیتها باید جزئی از
سیاستهای تدوین شده باشد. نشان دادن مقاصد و اهداف آینده و هدایت منابع به سمت تحقق این اهداف، از وظایف
مهم سیاستگذاری است.
موارد ذکر شده
از مهمترین وظایف سیاستگذاری و تدوین برنامه های راهبردی کشورها است که در تمامی
آنها بطور مستقیم، نقش عنصر آینده نمایان
است. از اینرو ضروری است دولتها، بنگاه ها، سازمانها و مردم مفهوم تغییر و آینده را بهتر درک کنند. چرا که همه ما در دنیایی
زندگی و کار خواهیم کرد که از جهات مختلف و مهمی با آنچه امروزه میبینیم، متفاوت
خواهد بود و تنها زمانی که میتوان آینده را تغییر داد، همین امروز است.
یکی از بارزترین
رویکردها به استفاده از آینده پژوهی در "کتاب سفید فرانسه" و
"راهبرد امنیت ملی آمریکا" مشاهده میشود که
در آنها تلاش زیادی برای ترسیم آینده و
بیان آینده برای مردم، جهت جلب حمایت آنان
شده است. در کتاب سفید امور دفاعی فرانسه، آمده است: "کسب درکی بهتر از دوران
حاضر و نقش نیروهای مسلح ما [فرانسه] در این دوره؛ همراه با
طرح و تبیین مسایل دفاعی برای مردم و جلب حمایت آنان برای تدوین سیاست دفاعی
بلندمدت ضروری و گریزناپذیر است".
تدوین هر نوع
سیاست، راهبرد، طرح و برنامه برای شکل بخشیدن به آینده ، نیاز به پیشبینی دارد و
پیشبینی مستلزم آینده پژوهی است.
#کاشی سنتی