ناحیه کاربری
صفحه اصلی
درباره ما
تاریخچه
معرفی ما
خدمات ما
گواهینامه ها
اخبار و رویدادها
اخبار و رویدادها
مقاله ها
کاشی سنتی
کاشی گنبد و محراب مساجد
کاشی تکی طرح اسپانیایی
کاشیهای مراکشی
کاشی هفت رنگی حسینیه ها و مساجد
کاشی چهره ومینیاتور
ساخت انواع سر درب فروشگاه ها
تابلوهای قالیچه و گل مرغ
انواع کاشیهای سفره خانه سنتی
دیگر محصولات سفارشی
گالری
تابلو آیه تکی
چهره روی کاشی
سردرب
سفارشی
سفره خانه
طرح اسپانیایی
عکس اماکن مذهبی
فروشگاه
قالیچه
گره های ترکیبی
گنبد
محراب
محراب نما
مینیاتور و منظره
هفت رنگی
ارتباط با ما
تماس با ما
مقاله ها
صفحه اصلی
مقاله ها
مدیریت در صنعت سیمان
مدیریت در صنعت سیمان
1400/10/25
hc8meifmdc|2011A6132836|Ranjbaran|tblEssay|Text_Essay|0xfcff7a6b0b0000000809000001000500
مدیریت در صنعت سیمان
مدیریت و راهبری امروزه مهمترین عنصر عرصه اقتصاد به شمار میرود. از نگاه اندیشمندان این عرصه، مدیریت فرآیند استفاده بهینه از منابع به شمار میرود. لذا وجود منابع بیشمار مادی و انسانی فقط با بهرهگیری از مدیریت کارآمد قابل بهرهبرداری است، چه رسد به زمانی که منابع مادی وانسانی کافی در دسترس نباشد. پول و سرمایه عامل بسیار مهمی در اقتصاد به شمار میرود اما این عامل مهم فقط زمانی نتیجه بخش است که به نحو مطلوب مدیریت شده باشد. منابع انسانی و نرمافزاری نیز از عوامل بسیار مهم عرصه اقتصادند. اما این عوامل نیز زمانی دارای کارآمدی مطلوب خواهند بود که به خوبی مدیریت شده باشند.
امروزه صنعت سیمان با گردش مالی سالانه حدود 1200 میلیارد تومان و بیش از هفت هزار میلیارد حجم سرمایهگذاری انجام شده در دست انجام یکی از بزرگترین صنایع کشور به شمار میرود. میزان اشتغال مستقیم این صنعت در حال حاضر بمراتب بیش از 22 هزار و با اجرای طرحهای جدید به بیش از 40 هزار نفر خواهد رسید. در مورد اهمیت محصول سیمان و نقشی که در پروسه توسعه و عمران کشور دارد، جای هیچ شبههای نیست. بیگمان این منابع با چنین اهداف و نقش حساسی نیازمند مدیریت کارآمد است.
نگاهی اجمالی به ویژگیهای مدیران این صنعت به خوبی نشان میدهد، صنعت سیمان نیز همانند سایر صنایع کشور توسط مهندسین اداره میشود. مهندسینی با گرایش- غالباً – شیمی و یا مکانیک و صنایع و امثالهم. محتوای دروس رشتههای مختلف صنعتی نشان میدهد به جزء رشته مهندسی صنایع که دو یا سه واحد آشنایی با مدیریت دارد، در هیچ رشتهای دروس مدیریتی گنجانده نشده است. حال این پرسش پیش میآید که مدیران بخش سیمان چگونه با مبانی و اصول مدیریت، روشها و تکنیکهای آن آشنا میشوند؟ برای پاسخگویی به این پرسش نمیخواهیم وارد چالش قدیمی مدیریت، علم است یا هنر؟ بشویم. چرا که امروزه غالب صاحب نظران بر این نکته تاکید دارند که مدیریت هم علم است و هم هنر. لذا گرچه وجود جوهرة مدیریتی در افراد شرط لازم است اما هرگز کافی به نظر نمی رسد و اصول، مبانی، روشها، رویکردها و تکنیکهای مدیریتی، اکتسابی هستند. اینکه مدیران بخش سیمان این دانش و مهارتهای اکتسابی را از کدام منبع فرا میگیرند یک پرسش جدی است. ظاهراً کسب تجربه مهندسی کانال شاخته شدهای به شمار میرود. گرچه پذیرش تجربه به عنوان یکی از کانالهای آموزش و فراگیری قابل انکار نیست، لکن محدود کردن پروسه تربیت مدیران بخش صنعت به این مورد، غیر قابل دفاع است. چرا که در آن صورت نظام آموزش ما و دهها دانشگاه که به آموزش گرایشهای مختلف رشته مدیریت میپردازند بیهوده و عبث خواهد بود و هر بخش از اقتصاد کشور میتواند مدعی شود مدیران خود را از طریق تجربه عملی، آموزش میدهد! به علاوه بسیاری از مبانی تئوریک و نظری از طریق تجربه قابل فراگیری نیستند. اما کانال دیگری که معمولاً در چنین مواردی مطرح میشود برگزاری دورههای کوتاه مدت مدیریتی است. دورههایی که در قالب سمینارهای آموزشی یک یا چند روزه برگزار میشود. مقایسه حجم ساعات این دورهها در حداکثر خود (20 تا 40 ساعت) با حجم ساعات یک دوره کارشناسی مدیریت (بیش از 140 واحد که جمعاً بیش از 2000 ساعت درس خواهد بود و اگر دروس عمومی و غیر مدیریتی را از آن حذف کنید به بیش از 1500 ساعت میرسد) نشان میدهد این دورههای حداقلی کافی به نظر نمیرسد. در سالهای گذشته برخی از مؤسسات آموزشی یک دوره کارشناسی ارشد " مدیریت اجرایی" را تعریف کردند که در بخش صنعت نقش مؤثری ایفا میکند لکن تعداد فارغالتحصیلان این رشته در بخش سیمان ابداً قابل مقایسه با تعداد مدیران مورد نیاز نبوده است. با این وصف به عنوان یکی از اقدامهای کاربردی و مناسب میتواند موضوعیت داشته باشد. البته باید به این موارد، استفاده از معدودی مدیران با گرایش تخصصی مدیریت در تعدادی از کارخانجات سیمان اشاره کرد. گرچه آمار دقیقی در دست نیست اما با یک نگاه اجمالی میتوان گفت: به فرض پذیرش اجرای موفقیت آمیز همه دورههای فوقالذکر و مؤثر دانستن آنها باید اذعان کرد که نیازمندی واحدهای کنونی و طرحهای در دست اجرای سیمان به تربیت مدیران آموزش دیده، طراحی برنامههای آموزشی مدیریتی در این عرصه را ضروری میسازد. ذکر یک چالش تاریخی در این باب شاید بتواند به متولیان سیمان کمک کند، راهکار مناسبتری برگزینند.
در میان صاحب نظران عرصه مدیریت دو رویکرد – از قدیمالایام – وجود داشته است: رویکرد اول از آن طرفداران " مدیریت عمومی " است که معتقدند، مدیریت علم و هنری است که اصول ثابت و مشخصی دارد. این اصول و مبانی ثابت در هر زمینهای قابلیت اجرا دارد. با فراگیری این مهارتها، صاحب آن میتواند در هر زمینهای مدیریت کند؛ بخش صنعت، خدمات تاسیسات، امور شهری، بهداشتی و درمانی ...... . رویکرد دوم به تخصصی کردن مدیریت و شاخه شاخه شدن آن معتقد است . در این رویکرد به جای "مدیریت عمومی "ممکن است دهها گرایش مدیریتی بوجود آید از قبیل: مدیریت صنعتی، مدیریت بیمه، مدیریت مالی، مدیریت بازرگانی، مدیریت کشاورزی، مدیریت بهداشت و .... اما با فرض پذیرش هر کدام از این دو رویکرد مشکل ما در بخش سیمان حل نمیشود. چرا که این بخش از صنعت، همانند سایر بخشهای اقتصادی کشور پذیرفته است- در بهترین حالت موجود- از دارندگان رشتههای تحصیلی فنی مربوط به خود استفاده کند و کمتر به سمت جذب تحصیلکردگان مدیریت گرایش پیدا کرده است. همانطوریکه در آغاز این مقاله ذکر شد واقعیتهای صنعت سیمان نشانگر آن است که این بخش، مدیران خود را از میان مهندسین بر میگزیند. در چنین حالتی تنها روزنه امید، طراحی دورههای آموزش مدیریتی برای مدیران شاغل در بخش سیمان خواهد بود. کما اینکه به منظور پر کردن خلاء، دانش فنی سیمان دانشگاه علم و صنعت به ارائه دوره کارشناسی ارشد سیمان پرداخته است. به نظر بنده با عنایت به شناختی که در شش سال حضور در بخش سیمان بدست آوردهام، ضرورت تعریف و ارائه یک دوره مدیریتی برای صنعت سیمان بوضوح به چشم میخورد. بدین منظور با همکاری دانشگاه ها و مراکز آموزشی مرتبط می توان در قالب دورههای پودمانی، یک دوره آموزش مدیریت صنعت سیمان را طراحی و به مورد اجراء گذاشت. این دوره باید در قالب حداقل 30 واحد درسی به نحوی طراحی شود که مدیران بخش سیمان، در سطوح مختلف مدیریتی را با اصول و مبانی مدیریت آشنا و آنان را به مهارتهای مدیریتی مورد نیاز تجهیز نماید. در این طرح مدیران شاغل در صنعت سیمان با گرایشهای مختلف صنعتی جذب و اجرای آن به نحوی خواهد بود که مدیران در محل کار (آموزش حین کار) به کسب دانش پرداخته و پس از اتمام دوره از مزایای ارتقاء یک مقطع تحصیلی در نظام طبقهبندی مشاغل برخوردار شوند. البته مهمترین نتیجه اجری چنین دوره هایی تامین نیاز بخش صنعت به مدیران کارآمد و شایسته است. امری که سایر صنایع نیز با چنین چالشی روبرو هستند و بر متولیان نظام آموزشی کشور است که برای آن تدبیری بیندیشند.
سید هاشم هدایتی
دکترای مدیریت- گرایش مدیریت استراتژیک
نویسنده:
سید هاشم هدایتی
©کلیه حقوق این سایت متعلق به کاشی سنتی رنجبران به شماره برند 333592 می باشد
طراحی و توسعه شرکت مهندسی بهبود سامانه فرا ارتباط