عمدتاً استدلال
می شود که دانش بر شدن تولیدات از طریق ایجاد و بکارگیری فناوری های پیشرفته در
جریان تحقیق و توسعه تأثیرمنفی بر اشتغال نیروی کار متخصص دارد. این استدلال از
آنجا ناشی میشود که بر اساس برخی مطالعات، فناوری های جدید، نیاز به نیروی کار
کمتری در هر واحد تولید دارند. این موضوع در قالب مطالعات بخشی و بنگاهی و به صورت
کلان در برخی کشورها مطالعه شده است. نیکل و کونگ ، ارتباط مثبت و معنادار میان
اشتغال و فناوری های نوین را طرح نموده اند
میل وارد و
اسوالد (1991 (تأثیرفناوری جدید بر اشتغال را در بنگاه های انگلستان (948 بنگاه) مورد تأکید قرار داده اند (3 .(پتیفر (1998 (و کلاین نیت
در اکثر کشورهای اروپایی از طریق تأثیرهزینه پژوهش و توسعه به عنوان متغیر فناوری
نوین بر اساس مطالعه در سطح خرد اقتصادی در بنگاه های آلمان، دانمارک، نروژ،
اسپانیا، بلژیک، ایتالیا و لوکزامبورگ همبستگی مثبتی میان هزینه پژوهش و توسعه با
رشد اشتغال در این واحدها را نتیجه گرفته اند .
گولاک (1997
(نیز در5919 بنگاه فرانسوی در دوره 91-1985 نشان داده که در بنگاه های دارای
فرایند فناوری پیشرفته فرصت های شغلی بیشتری ایجاد و محصولات جدید مشاغل بیشتری را
در سطح بخش مورد فعالیت بوجود می آورند.
برخی مطالعات
،پیامدهای منفی فناوری از طریق هزینه های تحقیق و توسعه را براشتغال مورد بحث
قرارداده و دریافته اند که اگر فناوری جدید به عرضه محصول جدید یا بازار جدید
محصول منجر نشود می تواند به کاهش اشتغال منجر شود. برای نمونه، زیمرمن (1991 (در
صنایع کارخانه ای آلمان نشان می دهد که فناوری هایی که فرایند تولید را به صورت
اساسی متحول می کنند تأثیرمنفی بر اشتغال نیروی کاردر کوتاه مدت دارند
کاشی هفت رنگی
در مجموع،
مطالعات نشان می دهد که فناوریهای جدید اگر چه زمان مورد نیاز برای سطح مشخصی از
تولید را کاهش می دهند اما کیفیت برتر و بهره وری ناشی از تجهیزات جدید قدرت رقابت
را در درون بنگاهها و در بعد ملی اقتصاد افزایش می دهند و لذا شرکتها و صنعت باید
تقاضای بیشتری را در سطح ملی پاسخگو باشند. این امر منجر به افزایش سهم یک شرکت در
بازار و گسترش مشاغل مربوطه می شود. در عین حال، مازاد سرمایه ای که در نتیجه
رقابت ایجاد می شود منبعی مهم برای سرمایه گذاری در سایربخشهای اقتصادی اعم از
تجاری و تولیدی است و این موضوع می تواند فرصتهای جدید شغلی بوجودبیاورد
مطالعات گسترده
تر حکایت از آن دارد که در سطح فرایند و در سطح کارخانه فناوری جدید به بیکاری
چشمگیرنیروی کار منجر شده است. اما در سطوح شرکت، صنعت، منطقه ای ، بخشی، ملی و
سطح کلان فناوریهای جدید مشکل چندانی در جهت کاهش بیکاری بوجود نیاورده اند
بنابراین، پیامد
فناورینوین بر اشتغال در قالب تنوع اشتغال و تغییر ویژگی اشتغال قابل توجه است. به
تعبیر دیگر، باید دید چه میزان اشتغال در نتیجه صنایع مبتنی بر فناوری جدید ایجاد
و چه مشاغلی حذف شده است. چه مشاغلی بدلیل ناتوانی در رقابت حذف شده است. فناوریهای
جدید از طریق بازارهای جدید محصول، فرصت های شغلی نوینی بوجود می آورد که در تحلیل
کلان آثار فناوری بر اشتغال باید مورد توجه قرار گیرد. بازارهای جدید محصول، مدل
های جدید تولید،ایجاد مشاغل جنبی ، مازاد سرمایه ای که در نتیجه بکارگیری فناوری
جدید بدست می آید و بهبود بهره وری و کارایی انعکاس این واقعیت هستند که فناوری در
بلند مدت به اشتغال زایی بیشتری منجر میشود. اگر چه ممکن است سهم مشاغل کم مهارت
در این روند کاهش یابد. در هر حال،تأثیر فناوری بر اشتغال در بلند مدت به نوع
صنعت، تغییرترکیب اشتغال، ساختار بازار کار، نهادهای جامعه، جایگاه یک کشور در
تقسیم بین المللی کار، توان رقابت و سیاست های مدیریتی در بازار کار بستگی دارد .
علاوه براین، فناوری های نوین رکود بخش های دارای فناوری پائین وبه تبع آن کاهش
اشتغال را در این بخشها به دنبال دارد .در تحلیل این موضوع ، مهم این است که یک
کشور تا چه اندازه توانسته است فناوری های نوین را با نظام تولید و صادرات سازگار
کند. کشورهائی که چنین قابلیتی را دارا بوده اند، بکارگیری فناوری نوین ،موجب
افزایش اشتغال در آن کشورها شده است
اجرا کاشی کاری سنتی سفره خانه ها
تاثیر فناوری
جدید از طریق توسعه و تحقیق بر اشتغال به عوامل مختلفی بستگی دارد . توانایی در
رقابت، راهبرد سیاستی شرکت ها، سیاست های دولتی، محیط نهادی، نقش یک کشور در
اقتصاد جهانی، عوامل کلان اقتصادی و بافت سیاسی - اجتماعی از عوامل اثر گذار
هستند. تصمیمات اجتماعی در مورد کاربرد فناوری جدید به سیاست مهاجرت، تحول در خانواده،
توزیع نهادی زمان کار و روابط صنعتی در دنیای جدید بستگی دارد. در واقع، همراه با
فناوری جدید از طریق پژوهش و توسعه نوع کارها از نظر کیفیت، کمیت و ماهیت تغییر می
کند و نظام تولیدی نیازمند نیروی کار جدید است. افراد و گروههایی که نمی توانند
مهارت ها و تخصص های جدیدی کسب نمایند ممکن است از بازار کار حذف و به مرتبه
کارگری تنزل نمایند. دنیای جدید به نیروی کار انعطاف پذیر و متخصص نیاز دارد. با
توجه به عوامل فوق، الگویی مناسب جهت سنجش تأثیرفناوری بر اشتغال در صنعت کارخانه
ای ایران معرفی می شود.
به طور کلی مطالعات
مختلف جهانی مطابق جداول مزبور نشان میدهند که فناوری از طریق محصولات جدید و نو
باعث افزایش فرصتهای شغلی جدید در سطح بنگاه میگردد اما این مطالعات نتایج قاطعی
در مورد تأثیر مثبت یا منفی فناوریهای پیشرفته در ایجاد فرصتهای شغلی ارایه نمیدهد. مطالعات انجام یافته در سطح بخش نیز تأثیر فناوری در قالب
هزینه توسعه و تحقیق را برای اشتغال در برخی بخشها تأیید ولی در همه بخشها تأیید
نمیکنند.