مقاله ها
1403/07/10
نویسنده : سید حسین علوی

با اجرای طرح آموزش و پرورش فراگیر مسائل و مشکلات بسیاری که ناشی از نا مناسب بودن و عدم تطابق محیط و منابع مدرسه عادی با نیازها و محدودیتهای کودکان معلول است، آشکار گردیده است. با مشاهده و بررسی طی چند سال تجربه در آموزش و پرورش تلفیقی و فراگیر به نظر می رسد انطباق و مناسب ساختن منابع یک مدرسه شامل: منابع تجهیزاتی، علمی، انسانی، فضایی، آیینی و تفریحی با نیازها و محدودیتهای دانشآموزان معلول به عنوان پیشنیاز گریز ناپذیر اجرای طرح آموزش و پرورش فراگیر ضرورت دارد. تهیه و تصویب قوانین نظیر قانون عام حمایت از حقوق معلولین راه را برای تحقق مناسب سازی مدارس و در نتیجه آموزش و پرورش فراگیر هموارتر می سازد.

خرید کاشی سنتی

پرسش پژوهش :

نیمه دوم قرن بیستم میلادی هم چنان که در عرصه های مختلف زندگی اجتماعی شاهد تحولات شتابان چشم گیری بود ، در بخش معلولین به ویژه آموزش و پرورش افراد معلول نیز با تغییر نگرش ها و جنبش ها و برنامه های نوین همراه گردید . دهها سال پیش از این یعنی از قرن نوزدهم میلادی آموزش معلولین در محیطهای ویژه و مجزا از جریان عمومی و رایج آموزش و پرورش جامعه جریان داشت و واژه هایی چون استثنایی خاص ، ویژه ع مخصوص و..... در آنار عبادت و تربیت بیان گر شیوه و بخش غریبی در سازمانهای متصدی تعلیم و تربیت بود که موجودات یا افراد متفاوتی که آنها به یادگیری و یاد دادن مطالب مشغول بودند مدارس استثنایی به گونه ای نظام بندی شده بودند که فرد معلول از ابتدای زندگی تا دوران جوانی خود را بدون هر گونه ارتباط با جامعه در آنها به سر می برند او میباید مهارتهایی چند در این محیطهای مجزا به دست آورد تا بتواند سرانجام پس از گذراندن دوره طولانی حدود دورازده تا پانزده سال مجوز ورود به جامعه را دریافت نماید . جامعه با این افراد به شدت بیگانه بود و فرد معلول بیگانه تر از جامعه با خود و اجتماعش . در آن دوران رویکرد روان شناختی و پزشکی بر آموزش و پرورش معلولین حاآم بود و در بیشتر موارد مدیران مدارس و مراکز آموزشی و توانبخشی میان پزشکان و روانشناسان انتخاب می شدند . فرد معلول به عنوان شهروندی که تفاوتها ی جسمانی ، روانی و شخصیتی بسار دارد نمی توانست از عهده ایفای نقش هایی که جامعه بر دوش اعضای آن می نهاد برایند ؛ لذا نقشهایی خاص می باید برای او تعریف یا ساخته شود و سمت هایی محدود و معین برای سالیان طولانی تنها شانس فعالیت اجتماعی او بوده اما در سه دهه آخر قرن بیستم با اوج گرفتن جنبش های دانشجویی ، زنان ، رنگین پوستان و دیگر اقلیتهای اجتماعی فرهنگی در جوامع مختلف حرآت سراسری پر قدرتی در جهت معلولیت ، معلول و نقش و حقوق معلول در جامعه شکل گرفته و روز به روز پر توان تر و دامنه دارتر گردیده سازمانهای بین المللی و دولتی مختلف از این جنبشها استقبال نموده و در راس آنها سازمان ملل متحد با نام گذاری سه دهه متوالی به نام معلولین و تمرآز بر زندگی و مشکلات این گروه عظیم که ده درصد جمعیت جهان را در بر می گیرد ، به حرآتهای مزبور رسمیت و مشروعیت می بخشد . در زمینه آموزش وپرورش معلولین نیز این حرآتها بسیار قدرتمند بود مهمترین وجه مشترک و شعار و هدف جنبش های معلولین به رسمیت شناخته شدن حقوق شهروندی آنها همانگونه که برای افراد دیگر وجود دارد بود . یعنی ایجاد فرصتهایی برابر و تحقق شهروندی آامل برای افراد دارای معلولیت .

معلولین دیگر نمی خواستند از جامعه جدا باشند و تحقیقات بسیار نشان داد که در مواردی که جدا سازی صورت نگرفته است جامعه شاهد رشد طبیعی و شگفت انگیز ابعاد مختلف شخصی اجتماعی معلولین بوده است . از این رو در زمینه آموزش و پرورش مسئولان ابتدای امر نظام تلفیق سازی یعنی ارائه آموزش به معلولین در دو بخش استثنایی و عادی به طور هم زمان را اجرا نمود که پس از چندی با مشکلات و موانع بسیار آن روبه رو شدند . و سرانجام اندیشه فراگیر سازی آموزش . پرورش یعنی آن که : هر آودک معلول بتواند صرف نظر از مشکل جسمی اش در هر مدرسه برایش راحت تر و به محیط زندگی اش نزدیک تر باشد درس بخواند ، شکل گرفت و در غالب برنامه ایی تا سال 2014 میلادی به مورد اجرا گذاشته شده است . اما این تازه ابتدای را ه است !( آیا واقعا یک آودک معلول می تواند در همان مدرسه ایی که کودکان سالم تحصیل می آنند و با همان شرایط و امکانات درس بخواند و موفق بشود ؟ ) ( برای تحقق آموزش و پرورش فراگیر که هم اینک نظام جهان یک صدا خواهان آن هستند و آن را درست می دانند چه تمهیدات و لوازمی مورد نیاز است ؟ ) ( آیا آودک معلول شرایط مدارس جدید را به عنوان یک محیط طبیعی می پذیرد همانگونه که محیط مدارس استثنایی را پذیرفته بود ؟ ) ( برای نیل به این حس ضروری توسط اوچه باید کرد ؟ ) این پرسشها ذهن تمام دست اندرآاران امر تعلیم و تربیت را به خود مشغول داشته است و پاسخهایی که به پرسشهای فوق داده شد را می توان در یک واژه خلاصه نمود :( مناسب سازی محیط ) در این نوشته سعی بر آن است تا رابطه میان مناسب سازی محیط مدرسه و تحقق آامل آموزش و پرورش فراگیر آشکار شود . و به این پرسش پاسخ داده شود که : ( مناسب سازی تا چه حد در تحقق فراگیر سازی مناسب است ؟ چگونه می توان از طریق مناسب سازی به آموزش و پرورش فراگیر دست یافت ؟)

©کلیه حقوق این سایت متعلق به کاشی سنتی رنجبران به شماره برند 333592 می باشد
طراحی و توسعه شرکت مهندسی بهبود سامانه فرا ارتباط