از جملـه
نامهایی که برای دریای خزر بکار رفته " دریای طبرستان " میباشد. ابن
حوقل میگوید: دریای خـزر محدود است از مشرق به قسمتی از دیلم و طبرستان و گرگان و
از مغرب به ایران و حدود سریر و بلاد خزر و از شمال به بیابان غزان و از جنوب به
جیل(گیل) و دیلم.
در خصوص واژه
" طبرستان " روایات مختلفی نقل شده است. در تقویم البلدان آمده است:
طبرستان در مشـرق جـیلان ( گـیلان) است و از آن روی طبرستان نامیدند که " طبر
" به زبان فارسی آلتی است که آن را بـه عربی " فاس " ( تبر ) گویند
و آن سرزمین را بیشههای انبوه باشد و سپاه در آن پیش نرود جز آنکـه بـا طـبر
درخـتان پـیش روی خـود قطع کنند و " استان " به زبان فارسی " ناحیه
" میباشد، پس طبرستان به معنی ناحیه تبر است.
یـاقوت حموی نیز
در معجم البلدان در این باره آورده است : آنچه که برایم آشکار گشته و حق هم همان
اسـت و نـیز آنچـه کـه از ایشـان مشاهده کردیم به آن قو ت میبخشد این است که مردم
آن کوهستانها بسـیار جنگجویـند و بیشـتر اسـلحه اشان طبر می باشد تا جاییکه گفته
میشود چه فقیر و چه ثروتمند دیده نمیشوند مگر اینکه از بزرگ و کوچک در دستشان طبر
( تبر ) باشد.
برخی از اهالی
این سرزمین ساحلی، نام تبرستان را مشتق از کلمه تبر میدانند و آن گیاهی است که در
گذشته سراسر مازندران پوشیده از آن بود.
واژه طبرستان غالبًا
به سه معنی مختلف دیده میشود:
1ـ برخی معتقدند
که این واژه تپورستان بوده که به مرور به تبرستان و طبرستان تبدیل شده و حکایت از
محـل قـوم تـپور و تـپوری دارد . چـنانکه در برهان قاطع آمده است: طبرستان: طبر +
ستان ( پسوند مکـان )؛ لغـت ناحیه طبر ( تپورها ). نام قدیم این ایالت تپوریستان Tapuristan است و این نام را در سکه های اسپهدان با
حروف پهلوی و همچنین در مسکوکات حکام عرب آن ناحیه میبینیم.
2ـ برخـی نـیز
از جغرافـی نویسان چنانکه در متن مشاهده شد تبرستان را از تبر مشتق میدانند و آن
را سلاح مردم آن ناحیه شمرده که بر نام آن مکان دلالت کرده.
3ـ بعضـی دیگر
نیز معتقدند مازندران سابقًا طبرستان نام داشته است . طبرستان از واژه طبر که در
زبان محلی به معنای کوه است گرفته شده و بنابراین طبرستان به معنای سرزمین
کوهستانی است.
در مـورد ریشـة
کلمـه مـازندران هـم روایات مختلفی گفته شده است . از جمله آنکه در نواحی تبرستان
دیـواری کهـن بـرپا بـود کـه " مـاز " نـام داشـت. ناحیة میان دیوار و
دریا را " اندرون ماز " یا برعکس
" مـازندرون " یعنـی آنچـه در درون مـاز اسـت نـام
دادهانـد. بـه گفته ظهیرالدین این دیوار توسط مازیار، ستایشگر آتش ساخته شد و از
مرز گیلان تا جاجرم ادامه داشت.
بعضـی دیگـر
معـتقدند مازندران اصلاً به موزندران معروف بود زیرا موز نام کوهی بود در حدود
گیلان و چون این سرزمین در درون کوه موز واقع بود به این اسم شهرت یافت
ارمنـیها نـیز
مـیگویـند واژه مـازندران در زبـان آنهـا به معنی " سرزمینی با جنگلهای وسیع
" میباشد بطوریکـه " مـاز " یعنـی بـزرگ، " انـدر "
جـنگل و پسوند " آن " محل و سرزمین معنی میدهد.در مورد ارتباط بین لفظ
مازندران با طبرستان و اینکه کدام بر دیگری مقدم است، اکثر مورخین بر این عقیدهاند
کـه نام طبرستان تا زمان حمله مغول به ایران مرسوم بوده و از این به بعد به مرور
از رواج افتاده و کلمه مـازندران جـای آن را گرفـته است که تاکنون نیز باقی مانده،
و برای این گفته خود به روایتی از یاقوت حمـوی اسـتناد مـیکنند که در آن برای
نخستین بار نام مازندران بکار رفته است و یاقوت اظهار داشته که این نام اندکی قبل
پیدا شده زیرا در منابع کتبی، وی چنان کلمهای را ندیده است.
برخی نیز
معتقدند واژه مازندران دارای قدمت کهن میباشد بطوریکه در شاهنامه نیز بدفعات آمده
است. عده ای از جغرافیانویسان اروپایی
و اسلامی داستان افسانه ای را در خصوص سواحل مازندران نقل کرده انـد کـه بـر اسـاس
آن در این منطقه ناحیه ای بوده است که تمامًا زن بوده اند و هیچگاه مردان را بدان
مـنطقه راه نـبوده اسـت و سربازان وامیران زن از شجاعت بی نظیری برخور دار بوده
اند . از آنجا که در زبـان فارسـی و رومی زن از ریشه ژنه گرفته شده است بعید نیست
که میان نام مازندران و افسانه زنان ارتباط وجود داسته باشد.
بنابرایـن نـه
واژه طبرستان بر مازندران مقدم است نه مازندران بر طبرستان بلکه نکته مهم آن است
که طبرسـتان بر قسمتی خاص اطلاق میشده و مازندران بر قسمتی دیگر. بدین معنی که طبرستان
اعم از مـازندران بـوده و مـازندران بخشـی از طبرسـتان را شامل میشده که به تعبیر
رابینو از تمیشه و جنگل انجـدان در مشـرق تـا نمـک آبـرود در مغـرب بـوده اسـت و
خود طبرستان به طور کلی شامل گرگان، اسـترآباد، مـازندران و رستمدار میشده است و
از همین رو است که می بینیم نام مازندران و طبرستان در برخـی روایات در کنار هم
بکار رفته است . پس چنانکه ملاحظه میشود مازندران بخشی از طبرستان ( تبرسـتان، نپورسـتان ) بـوده اسـت امـا بعدها به مرور زمان
نام خود را به ناحیه طبرستان شامل کرده است.
بنابرایـن
مـیتـوان گفـت پـس از حمله مغول یعنی از قرن هفتم هجری ( 13 میلادی ) به بعد اسامی
طبرسـتان و مـازندران بـه جـای یکدیگـر بکـار رفـتهانـد، بدیـن شـکل که طبرستان به
قسمتهای بلند کوهسـتانی و مازندران بر نواحی ساحلی اطلاق شدهاند. نام طبرستان تا
قرن سیزدهم هجری نیز مرسوم بـوده بطوریکه طی سالهای 1290-1250 هجری سکههایی به
همین نام در ساری ضرب میکردهاند. اما بـه مـرور زمـان نام طبرستان از استعمال
افتاده و اسم مازندران متداول شده است. قدیمی ترین نقشه با نـام مـازندران بـه 210
سال فبل ( 1214 قمری) بر می گردد که توسط محمد رضا قره چه داغی تهیه شده است و نام
خزر و مازندران را بطور همزمان برای تمام دریا بکار برده است.
کاشی هفت رنگی